سه مافیا نباید عاشق شه ولی....
سه مافیا نباید عاشق شه ولی....
پارت ۱۲
×جونگ کوک بود بالاخره از عمارت رفتن
اوکی ولی امشب میخوای اینجا بمونی؟
×آره خوب مشکلیه میخوام پیش دوست دخترم بمونم خانوم محترم
عه حالا شدم خانوم محترم؟🤨
×ببخشید
(خنده)
سه روز بعد***
ویو ات:این سه روز تموم شد وسایلمو جمع کرده بودمو داشتم میرفتم که سرم گیج رفت جیمین اومد و گرفتم
×حالت خوبه؟
آره فقط خیلی وقته راه نرفته بودم
×باشه (اتو براید استایل بغل کرد و رفت سمت ماشین)
یاا چیکار میکنی خودم میتونم
×نه نمیتونی
پس وسایلم چی مردم دارن نگاهمون میکنن
×خب بکنن (منحرف نشو)
وسایلا رو هم میام برمیدارم
هوفف
*جیمین رفت و وسایلو هم اوورد و گذاشت تو ماشین و خودشم سوار شد*
خیلی بدی نذاشتی خودم راه برم
×تو هم خیلی لوسی
هی من لوسم تا تو(با انگشتش به جیمین اشاره )
×خب بابا ببخشید من تسلیمم
پارت ۱۲
×جونگ کوک بود بالاخره از عمارت رفتن
اوکی ولی امشب میخوای اینجا بمونی؟
×آره خوب مشکلیه میخوام پیش دوست دخترم بمونم خانوم محترم
عه حالا شدم خانوم محترم؟🤨
×ببخشید
(خنده)
سه روز بعد***
ویو ات:این سه روز تموم شد وسایلمو جمع کرده بودمو داشتم میرفتم که سرم گیج رفت جیمین اومد و گرفتم
×حالت خوبه؟
آره فقط خیلی وقته راه نرفته بودم
×باشه (اتو براید استایل بغل کرد و رفت سمت ماشین)
یاا چیکار میکنی خودم میتونم
×نه نمیتونی
پس وسایلم چی مردم دارن نگاهمون میکنن
×خب بکنن (منحرف نشو)
وسایلا رو هم میام برمیدارم
هوفف
*جیمین رفت و وسایلو هم اوورد و گذاشت تو ماشین و خودشم سوار شد*
خیلی بدی نذاشتی خودم راه برم
×تو هم خیلی لوسی
هی من لوسم تا تو(با انگشتش به جیمین اشاره )
×خب بابا ببخشید من تسلیمم
۲.۸k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.