احضار اهریمن پارت ۲
(پارت 2)نام :احضار اهریم
امکان نداره چطور ممکنه ک:تو..
/:اره درست حدس زدی من .....................اهریمنم
پرش 3روز قبل
یه نفر اسم جک :بچه ها نظرتون درباره تست شجاعت چیه
نقش اصلی دختر اسم ماریا:من بدجوموافقم تازشم ی کتاب احضار خونه مامان بزرگم پیدا کردم دل تو دلم نیست ازش استفاده کنم
جک :هسین بچه ها
ینفر دیگه اسم سلنا با خنده:وایی من ک بنظرم خوش بگذره
ینفر دیگه اسم جیکل (دست کشید رو گردنش با لبخند:همه تون هسین منم ک جام خالی میمونه
ماریا:وای ذوق گرفتم
جک :فردا بیاین همینجا بریم احضار
«فرداش»
ماریا:بچه ها کتاب و از خونه مامانبزرگم کش رفتم حاضرین برا احضار
سلنا:من ک فوق حاضرم
جیکل:میدونی چجوری و چی باید احضار کنیم
ماریا:مامانبزرگم ی چرت پرتایی درموردش میگفت خطر ناگه او اینا ن چیزی نمیدونم باید تو کتابه درمود گفته باشه
جک:کتاب دست منه از صحفه اول شروع کنیم
ماریا:چرا ک ن
جک:خب نوشته برای احضار نیاز به ۵نفره
سلنا:بزن احضار بعدی ما ک ۴نفریم
جک:اینجا صفحه ۱۵هم نوشته نیاز به ۴نفره این خوبه
ماریا :آرهههه
جیکل :رفقا حس خوبی دربارش ندارم میخواد ولش کنیم
امکان نداره چطور ممکنه ک:تو..
/:اره درست حدس زدی من .....................اهریمنم
پرش 3روز قبل
یه نفر اسم جک :بچه ها نظرتون درباره تست شجاعت چیه
نقش اصلی دختر اسم ماریا:من بدجوموافقم تازشم ی کتاب احضار خونه مامان بزرگم پیدا کردم دل تو دلم نیست ازش استفاده کنم
جک :هسین بچه ها
ینفر دیگه اسم سلنا با خنده:وایی من ک بنظرم خوش بگذره
ینفر دیگه اسم جیکل (دست کشید رو گردنش با لبخند:همه تون هسین منم ک جام خالی میمونه
ماریا:وای ذوق گرفتم
جک :فردا بیاین همینجا بریم احضار
«فرداش»
ماریا:بچه ها کتاب و از خونه مامانبزرگم کش رفتم حاضرین برا احضار
سلنا:من ک فوق حاضرم
جیکل:میدونی چجوری و چی باید احضار کنیم
ماریا:مامانبزرگم ی چرت پرتایی درموردش میگفت خطر ناگه او اینا ن چیزی نمیدونم باید تو کتابه درمود گفته باشه
جک:کتاب دست منه از صحفه اول شروع کنیم
ماریا:چرا ک ن
جک:خب نوشته برای احضار نیاز به ۵نفره
سلنا:بزن احضار بعدی ما ک ۴نفریم
جک:اینجا صفحه ۱۵هم نوشته نیاز به ۴نفره این خوبه
ماریا :آرهههه
جیکل :رفقا حس خوبی دربارش ندارم میخواد ولش کنیم
۸۳۴
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.