وانشات کوکی
وانشات🍩کوکی🍩
امروز تصمیم گرفتی بهش بگی.بعد از شام رفت توی اتاق،تو هم بعد از شستن ظرف های شام رفتی کنارش روی تخت نشستی.
ا/ت:کوک
جوابی نشنیدی.دوباره صداش کردی.
ا/ت:کوکی
کوک:ها؟
ا/ت:میگم....بیا بهم بزنیم.
چشم هاش گرد شد.میتونستی اشک رو توی چشماش ببینی.
کوک:چی؟
ا/ت:میگم بیا بهم بزنیم
کوک:چرا؟
ا/ت:ببین،من یکی دیگه رو دوست دارم.اونم منو دوست داره.
کوک:اون مثل من مواظبته؟
ا/ت:آره
کوک:یعنی من هیچ شانسی ندارم؟
با سکوتت بهش فهموندی نه.بلند شد و سمت در رفت،با صدایی که بغض توش معلوم بود گفت:
کوک:امیدوارم خوشبخت بشی.ولی اگه یه روزی پشیمون شدی بدون من هنوزم هستم.
بعدش در رو بست.رفتی و از تو پنجره به حیاط نگاه کردی.با گریه به ماشین مشت میزد و میتونستی صداش رو بشنوی که هی میگفت.چرا؟البته داد میزد.
بالاخره سوار ماشین شد.قلبت فشرده شد.تو چطور میتونستی یکی دیگه رو دوست داشته باشی؟ولی فکر میکردی این کار درست تره. *فکر میکردی؟*
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
3 ماه از وقتی با اون پسر خراب آشنا شده بودم میگذره.واقعا الان باید بفهمم اون یه هرزه اس؟خوبه باهاش وارد رابطه نشدم.واقعا خیلی احمقممممممم.یاد کوکی افتادی؟حرف هاش توی سرت میچرخید.
*یعنی من هیچ شانسی ندارم؟*
*امیدوارم خشبخت بشی*
*چراااااااااااااااا*
گریت گرفت.سرت رو گذاشتی روی فرمون ماشین و گریه میکردی که یاد یکی از حرف های کوکی افتادی.
*ولی اگه یه روز پشیمون شدی بدون من هنوزم هستم*
سریع ماشین رو روشن کردی و به سمت پارک مورد علاقتون راه افتادی.رفتی دنبال صندلی که کلا دور از همه صندلی ها بود.چون آیدل بود همیشه اونجا میشستید.همونجا نشسته بود.موهای بلوندش رو که تازه رنگ کرده بود دیدی.اشک توی چشمات حلقه زد.خیلی دوست داشتی بقلش کنی،ببوسیش و بوش کنی و....... .ولی اون تو رو قبول میکرد.دیگه طاقتت تموم شد.صدات مثل صدای خودش شده بود وقتی داشت آخرین حرف ها رو باهات میزد.گفتی:
ا/ت:کوکی.....
سرش رو برگردوند و با دیدنت چشماش گرد شد،
ا/ت:کوکی...من اشتباه کردم......من احمق بودم که ولت کردم.....نمیدونستم اون یه هرزس......کوکی خواهش میکنم برگرد.برگرد پیشم من دیگه نمیتونم.....
زدی زیر گریه.
ا/ت:کوکیی.....خواهش میکنم برگرد.بهت هق نیاز دارم....هق.....
یه دفعه توی آغوش گرم یه نفر فرو رفتی.اون بغلت کرده بود؟یعنی هنوزم دوست داشت؟گریه ات شدت گرفت.
کوک:هیششششش....آروم باش.....من پیشتم.......نگران نباش
Don't copy😐💧
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
امروز تصمیم گرفتی بهش بگی.بعد از شام رفت توی اتاق،تو هم بعد از شستن ظرف های شام رفتی کنارش روی تخت نشستی.
ا/ت:کوک
جوابی نشنیدی.دوباره صداش کردی.
ا/ت:کوکی
کوک:ها؟
ا/ت:میگم....بیا بهم بزنیم.
چشم هاش گرد شد.میتونستی اشک رو توی چشماش ببینی.
کوک:چی؟
ا/ت:میگم بیا بهم بزنیم
کوک:چرا؟
ا/ت:ببین،من یکی دیگه رو دوست دارم.اونم منو دوست داره.
کوک:اون مثل من مواظبته؟
ا/ت:آره
کوک:یعنی من هیچ شانسی ندارم؟
با سکوتت بهش فهموندی نه.بلند شد و سمت در رفت،با صدایی که بغض توش معلوم بود گفت:
کوک:امیدوارم خوشبخت بشی.ولی اگه یه روزی پشیمون شدی بدون من هنوزم هستم.
بعدش در رو بست.رفتی و از تو پنجره به حیاط نگاه کردی.با گریه به ماشین مشت میزد و میتونستی صداش رو بشنوی که هی میگفت.چرا؟البته داد میزد.
بالاخره سوار ماشین شد.قلبت فشرده شد.تو چطور میتونستی یکی دیگه رو دوست داشته باشی؟ولی فکر میکردی این کار درست تره. *فکر میکردی؟*
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
3 ماه از وقتی با اون پسر خراب آشنا شده بودم میگذره.واقعا الان باید بفهمم اون یه هرزه اس؟خوبه باهاش وارد رابطه نشدم.واقعا خیلی احمقممممممم.یاد کوکی افتادی؟حرف هاش توی سرت میچرخید.
*یعنی من هیچ شانسی ندارم؟*
*امیدوارم خشبخت بشی*
*چراااااااااااااااا*
گریت گرفت.سرت رو گذاشتی روی فرمون ماشین و گریه میکردی که یاد یکی از حرف های کوکی افتادی.
*ولی اگه یه روز پشیمون شدی بدون من هنوزم هستم*
سریع ماشین رو روشن کردی و به سمت پارک مورد علاقتون راه افتادی.رفتی دنبال صندلی که کلا دور از همه صندلی ها بود.چون آیدل بود همیشه اونجا میشستید.همونجا نشسته بود.موهای بلوندش رو که تازه رنگ کرده بود دیدی.اشک توی چشمات حلقه زد.خیلی دوست داشتی بقلش کنی،ببوسیش و بوش کنی و....... .ولی اون تو رو قبول میکرد.دیگه طاقتت تموم شد.صدات مثل صدای خودش شده بود وقتی داشت آخرین حرف ها رو باهات میزد.گفتی:
ا/ت:کوکی.....
سرش رو برگردوند و با دیدنت چشماش گرد شد،
ا/ت:کوکی...من اشتباه کردم......من احمق بودم که ولت کردم.....نمیدونستم اون یه هرزس......کوکی خواهش میکنم برگرد.برگرد پیشم من دیگه نمیتونم.....
زدی زیر گریه.
ا/ت:کوکیی.....خواهش میکنم برگرد.بهت هق نیاز دارم....هق.....
یه دفعه توی آغوش گرم یه نفر فرو رفتی.اون بغلت کرده بود؟یعنی هنوزم دوست داشت؟گریه ات شدت گرفت.
کوک:هیششششش....آروم باش.....من پیشتم.......نگران نباش
Don't copy😐💧
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۲۰.۲k
۰۹ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.