انتقالی پارت ۲۲
فردا
پاشدم روتین های پوستیم رو انجام دادم و رفتم پایین سر میز صبحونه هنوز از دست مامان و بابام عصبی و ناراحت بودم رفتم پایین که دیدم جفتشون خوابن و هیچ کدوم هنوز بیدار نشدن که اجوما صدام کرد(خدمتکارشون)
اجوما:بیا عزیزم صبحونه بخور مامان بابات هنوز پا نشدن از خواب
+باشه ممنون
داشتم صبحونه میخوردم که در باز و بادیگارد گفت امادس
+اجوما بادیگارد برای چی امادس؟
اجوما:بابات گفت هر وقت بیدار شدی صبحونه بخوری و بری خرید برای امشب
+مگه چه خبره امشب؟
اجوما:عه مگه یادتون رفته امشب بخاطر سهام های باباتون شما فروخته میشید
+چیییی؟
اجوما:اخ من نباید این رو میگفتم
+یعنی چی درست توضیح بده
اجوما:شما برای همیشه به اقایونی که امشب میان فروخته میشین تا سهام پدرتون افت نگنه
+پس بابام دروغ گفت سهام اون شرکته هم داره افت میکنه؟
پاشدم روتین های پوستیم رو انجام دادم و رفتم پایین سر میز صبحونه هنوز از دست مامان و بابام عصبی و ناراحت بودم رفتم پایین که دیدم جفتشون خوابن و هیچ کدوم هنوز بیدار نشدن که اجوما صدام کرد(خدمتکارشون)
اجوما:بیا عزیزم صبحونه بخور مامان بابات هنوز پا نشدن از خواب
+باشه ممنون
داشتم صبحونه میخوردم که در باز و بادیگارد گفت امادس
+اجوما بادیگارد برای چی امادس؟
اجوما:بابات گفت هر وقت بیدار شدی صبحونه بخوری و بری خرید برای امشب
+مگه چه خبره امشب؟
اجوما:عه مگه یادتون رفته امشب بخاطر سهام های باباتون شما فروخته میشید
+چیییی؟
اجوما:اخ من نباید این رو میگفتم
+یعنی چی درست توضیح بده
اجوما:شما برای همیشه به اقایونی که امشب میان فروخته میشین تا سهام پدرتون افت نگنه
+پس بابام دروغ گفت سهام اون شرکته هم داره افت میکنه؟
۴.۲k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.