ازدواج اجباری مافیا
میگه بیا دنبالم رفتم دنبال هانا دیدم بدنش زخمیه اون تمام جزئیات رو بهم گفت و گفت میخواد انتقام بگیره
فلش بک دوسال بعد
از زبان پدر بزرگ
هانا خیلی حرفه شده تو مافیا بودن و ال ان دیگه بخواطر اون ما نفر اول شدیم اون ال ان میتونه دیگه انتقام بگیره دو روز دیگه مهمونی مافیا ها هست و خانواده پارک هم آونجا هستن
از زبان هانا
دوسال شده از فرار من خیلی ت مافیا بودن حرفه ای شدم کارم پاکسازی هست دلم میخواد یه تتو پروانه پشت کمرم بزنم پس رفتم بیرون که تتو بزنم دو روز دیگه باید بریم مهمونی مافیا ها و من میخوام جلو خوانواده پارک خوب باشم
از زبان جیمین
دوسال گذشته و من هر روز دلم برای هانا بیشتر تنگ میشه تو این سال ها اتفاق های زیادی افتاد فهمیدم که دوستام یعنی نامجون جین یونگی جونگ کوک تهیونگ دوستام نیستن برادر های واقعیم هستن فقد جیهوب دوستموهست اونا همه ازدواج کردند و خواهرم هم با جیهوب ازدواج کرده تو این زمان جایگاه ما شد نفر دوم و دور بعد مهمونی داریم با مافیا های بزرگ و اون هایی که جای مارو گرفتن هن هستن شنیدم رییسشون دختر هست
فلش بک دوسال بعد
از زبان پدر بزرگ
هانا خیلی حرفه شده تو مافیا بودن و ال ان دیگه بخواطر اون ما نفر اول شدیم اون ال ان میتونه دیگه انتقام بگیره دو روز دیگه مهمونی مافیا ها هست و خانواده پارک هم آونجا هستن
از زبان هانا
دوسال شده از فرار من خیلی ت مافیا بودن حرفه ای شدم کارم پاکسازی هست دلم میخواد یه تتو پروانه پشت کمرم بزنم پس رفتم بیرون که تتو بزنم دو روز دیگه باید بریم مهمونی مافیا ها و من میخوام جلو خوانواده پارک خوب باشم
از زبان جیمین
دوسال گذشته و من هر روز دلم برای هانا بیشتر تنگ میشه تو این سال ها اتفاق های زیادی افتاد فهمیدم که دوستام یعنی نامجون جین یونگی جونگ کوک تهیونگ دوستام نیستن برادر های واقعیم هستن فقد جیهوب دوستموهست اونا همه ازدواج کردند و خواهرم هم با جیهوب ازدواج کرده تو این زمان جایگاه ما شد نفر دوم و دور بعد مهمونی داریم با مافیا های بزرگ و اون هایی که جای مارو گرفتن هن هستن شنیدم رییسشون دختر هست
۹.۲k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.