گایززززززز
گایززززززز
من بعد مدت هااااا اومدممممم😅😂
خوناشام من🖤🍷
پارت³⁰
ات ویو
رفتم سمت دریا خودمو پرت کردمو از این زندگی خسته شده بودم همش میرفتم سمت عمق بیشتر دریا و خودمو رها کردم
یه ربی میشد که تو دریا بودم و سیاهی مطلق.....
پرستار:چیزی نیست فقط اب تو ریهش رفته بود و بیهوش شده بود اگه دیرتر میاوردینش تموم میکرد
مرد:خیلی ممنون
چندساعت قبل
مرد ویو
سوار قایق شده بودم و راه افتادم بعد چند دقیقه دیدم که ی دختره روی ابه سریع خودمو بهش رسوندم و از اب بیرون کشیدمش و برگشتم به ساحل و سریع بردمش به نزدیکترین بیمارستان
ات ویو
چشامو باز کردمو دیدم تو بیمارستانم یع مردع داشت با پرستار حرف میزد میگف اگ دیرتر میاوردینش تموم میکرد اَیششششش شیبال ت این زندگی بخاطر ی کوشولو الان زنده ام ایگوووووو
مردع:حالت خوبع
ات:نع میش بگی کیی؟
مردع: فیلیکسم و تو
ات: منم اتم خشبختم
ات ویو
وایییییی چ کراشیعععع پارتنر ایندمو پیدا کردمممممم
وایسا اگ من اینجام بچه ها کجان کم کم مغزم داشت بالا میاورد نمیدونم بهشون چیزی بگم یا نع
فیلیکس: به چی فکر میکنی؟
ات: به دوستام کع الان نمیدونم کجان و اونام نمیدونن من کجام
فیلیکس: خب چرا بهشون زنگ نمیزنی
ات:میخام یه مدت بهشون چیزی نگم
فیلیکس: مطمئنی حالت خوبع؟
ات: اره چطور😁؟
فیلیکس: معلومه داش نگرانتن بعد تو نمیخای چیزی بهشون بگی؟
ات:رل داری؟
فلیکس: جواب سوالم این نبوداااا
ات:کجا زندگی میکنی؟
فیلیکس:اتتتتتتتتت
ات: سوالت چی بود😁
فیلیکس:باید بهشون بگی شمارشونو حفظی؟
ات:اره
فیلیکس:خب بیا با گوشی من بهشون زنگ بزن
ات: اوففففف
بورا : وای حالا چیکار کنیم(با بغض)
جیمین: چقد گفتم اینجا نیایم(با اشک)
یونا:زد زیر گریه
یورا هم زد زیر گریه
یورا:ات جونم برا تو جونمم میدم ولی زنده شو ما تازه میخاستیم تهیونگ رو برات اخ
بورا:(میزنه به پای یورا) وااااااااای الن چیکار کنیم😭😭😭😭😭😭😭
تهیونگ
هممون ناراحت بودیم که یدفه........
من بعد مدت هااااا اومدممممم😅😂
خوناشام من🖤🍷
پارت³⁰
ات ویو
رفتم سمت دریا خودمو پرت کردمو از این زندگی خسته شده بودم همش میرفتم سمت عمق بیشتر دریا و خودمو رها کردم
یه ربی میشد که تو دریا بودم و سیاهی مطلق.....
پرستار:چیزی نیست فقط اب تو ریهش رفته بود و بیهوش شده بود اگه دیرتر میاوردینش تموم میکرد
مرد:خیلی ممنون
چندساعت قبل
مرد ویو
سوار قایق شده بودم و راه افتادم بعد چند دقیقه دیدم که ی دختره روی ابه سریع خودمو بهش رسوندم و از اب بیرون کشیدمش و برگشتم به ساحل و سریع بردمش به نزدیکترین بیمارستان
ات ویو
چشامو باز کردمو دیدم تو بیمارستانم یع مردع داشت با پرستار حرف میزد میگف اگ دیرتر میاوردینش تموم میکرد اَیششششش شیبال ت این زندگی بخاطر ی کوشولو الان زنده ام ایگوووووو
مردع:حالت خوبع
ات:نع میش بگی کیی؟
مردع: فیلیکسم و تو
ات: منم اتم خشبختم
ات ویو
وایییییی چ کراشیعععع پارتنر ایندمو پیدا کردمممممم
وایسا اگ من اینجام بچه ها کجان کم کم مغزم داشت بالا میاورد نمیدونم بهشون چیزی بگم یا نع
فیلیکس: به چی فکر میکنی؟
ات: به دوستام کع الان نمیدونم کجان و اونام نمیدونن من کجام
فیلیکس: خب چرا بهشون زنگ نمیزنی
ات:میخام یه مدت بهشون چیزی نگم
فیلیکس: مطمئنی حالت خوبع؟
ات: اره چطور😁؟
فیلیکس: معلومه داش نگرانتن بعد تو نمیخای چیزی بهشون بگی؟
ات:رل داری؟
فلیکس: جواب سوالم این نبوداااا
ات:کجا زندگی میکنی؟
فیلیکس:اتتتتتتتتت
ات: سوالت چی بود😁
فیلیکس:باید بهشون بگی شمارشونو حفظی؟
ات:اره
فیلیکس:خب بیا با گوشی من بهشون زنگ بزن
ات: اوففففف
بورا : وای حالا چیکار کنیم(با بغض)
جیمین: چقد گفتم اینجا نیایم(با اشک)
یونا:زد زیر گریه
یورا هم زد زیر گریه
یورا:ات جونم برا تو جونمم میدم ولی زنده شو ما تازه میخاستیم تهیونگ رو برات اخ
بورا:(میزنه به پای یورا) وااااااااای الن چیکار کنیم😭😭😭😭😭😭😭
تهیونگ
هممون ناراحت بودیم که یدفه........
۲.۴k
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.