قاتل روانی پارت:۱۶
قاتل روانی _ پارت:۱۶
لوهان:تیکه تیکت میکنم روانی[یقیه کوک و گرفت و باهم درگیر شدن...جین و جیمین و شوگا جداشون کردن و هرکدوم به یه اتاق بردن...جین به دکترشون زنگ زد و دکتر ات و معاینه کرد و براش دارو نوشت]
ویو کوک و شوگا
شوگا:دیوونه شدی کوک داشتی میکشتیش
-:[کلافه دستشو کرد تو موهاش]
-:معامله قا*چا*ق بهم خورده...اون چانگ عوضی همه رو گرفت و فرار کرده...بعد از اون اتم امشب اصن اون ات نیست...بوسمو پاک کرد...بغلم نکرد..همش پیش اون برادر اَلدَ*نگِشه
شوگا:چانگ و بسپار به من...با اون بیچاره چیکار داشتی؟اون چه گناهی کرده
-:برو بیرون و به چانگ رسیدگی کن...حواستم به ات باشه
شوگا:امر دیگه ای؟
-:شوگا فقط برو
شوگا:باش
پرش زمانی به صبح فردا ساعت ۵
لوهان:ات بهتره بریم
:اوهوم
[ات و لوهان خیلی یواش از پله ها پایین میرفتن]
:وایی لوهان تو برو من کیفمو جا گذاشتم زود میام[خیلی یواش]
لوهان:زود بیای ها[خیلی یواش...رفت]
:[رفتم کیفمو برداشتم...رسیدم به در و دستم گذاشتم رو دستگیره ی در و کشیدم سمت خودم و رفتم تو حیاط ک صدایی اومد]
□■□■□■□■□■□■□■
✮مایل به حمایت؟✮
لوهان:تیکه تیکت میکنم روانی[یقیه کوک و گرفت و باهم درگیر شدن...جین و جیمین و شوگا جداشون کردن و هرکدوم به یه اتاق بردن...جین به دکترشون زنگ زد و دکتر ات و معاینه کرد و براش دارو نوشت]
ویو کوک و شوگا
شوگا:دیوونه شدی کوک داشتی میکشتیش
-:[کلافه دستشو کرد تو موهاش]
-:معامله قا*چا*ق بهم خورده...اون چانگ عوضی همه رو گرفت و فرار کرده...بعد از اون اتم امشب اصن اون ات نیست...بوسمو پاک کرد...بغلم نکرد..همش پیش اون برادر اَلدَ*نگِشه
شوگا:چانگ و بسپار به من...با اون بیچاره چیکار داشتی؟اون چه گناهی کرده
-:برو بیرون و به چانگ رسیدگی کن...حواستم به ات باشه
شوگا:امر دیگه ای؟
-:شوگا فقط برو
شوگا:باش
پرش زمانی به صبح فردا ساعت ۵
لوهان:ات بهتره بریم
:اوهوم
[ات و لوهان خیلی یواش از پله ها پایین میرفتن]
:وایی لوهان تو برو من کیفمو جا گذاشتم زود میام[خیلی یواش]
لوهان:زود بیای ها[خیلی یواش...رفت]
:[رفتم کیفمو برداشتم...رسیدم به در و دستم گذاشتم رو دستگیره ی در و کشیدم سمت خودم و رفتم تو حیاط ک صدایی اومد]
□■□■□■□■□■□■□■
✮مایل به حمایت؟✮
۸.۹k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.