My charming daddy!
My charming daddy!
part 2
جیمین ویو:
داشتم از خونه ی تهیونگ برمیگشتم که یهو ا/ت اومد گفت باهم بریم منم قبول کردم تو راه خیلی باهم صمیمی شده بودیم و کلی حرف زدیم من از ا/ت خیلی خوشم میاد ولی اصلا نشون نمیدم و هرچی میگفت فقط باهاش موافقت میکردم.. شاید بعدن بهش گفتم..
راوی:
جیمین و ا/ت توی خیابون باهم دیگه قدم میزدن و میخندیدن
+خونت کدومه؟
_اون در مشکیه
+جدن؟
_نکنه...؟
+___
(هردو باهم)
عایششش
+گاد باورم نمیشه
_عوم ولی تو کدوم طبقه ای؟
+سوم...واحد پنج
_من واحد شیشم.... یااا واقعن ک چ سرنوشتی
+واقعن
_اوم من برم دیگ
+اوکیی فعلن:)
_فعلننن
part 2
جیمین ویو:
داشتم از خونه ی تهیونگ برمیگشتم که یهو ا/ت اومد گفت باهم بریم منم قبول کردم تو راه خیلی باهم صمیمی شده بودیم و کلی حرف زدیم من از ا/ت خیلی خوشم میاد ولی اصلا نشون نمیدم و هرچی میگفت فقط باهاش موافقت میکردم.. شاید بعدن بهش گفتم..
راوی:
جیمین و ا/ت توی خیابون باهم دیگه قدم میزدن و میخندیدن
+خونت کدومه؟
_اون در مشکیه
+جدن؟
_نکنه...؟
+___
(هردو باهم)
عایششش
+گاد باورم نمیشه
_عوم ولی تو کدوم طبقه ای؟
+سوم...واحد پنج
_من واحد شیشم.... یااا واقعن ک چ سرنوشتی
+واقعن
_اوم من برم دیگ
+اوکیی فعلن:)
_فعلننن
۳.۹k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.