پشت ماسک پارت1
خب بزارین بگم که داستان توکیو ریونحرزه و از عکس بالا معلومه ولی یه شخصیت دیه داره
بزارین بگم:
یه دختر مو بلوند، چشای دورنگ. سمت راست سبز و چپ ابی، یه برادر بزرگتر داره مورده(مث شینیچیرو ولی با تصادف مورده)
تو این دلستان همه چی به روال خودشه فقط دختره بعد مرگ باجی میاد اینم بگم جالبه(عر باجی میمیره چه گوهی بوخورم)
عا راستی اسمشم: پرنسس ایچی هست که اسمشو قایم میکنه و میگه اسمش هانا هست اسم داداششم ایتاچی ایچی هست
دختره هم ماسک میزنه تا مسی نفهمه دختره چون از اسم داداشش استفاده میکنه و خودشو پسر نشون میده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چیفویو از خواب بیدار شد دست و صورتشو شست صبحونه که خورد لباساشو عوض کردو رفت بیرون رفت سر قبر باحی(بچم عررر🥹) قرار بود با تاکه میچی بره
در راه*
چیفویو: یعنی تاکه میچی الان راه افتاده؟
تاکه: کنیچیواااا چیفویووووو
چیفویو: عا سلام تاکه میچی چه خبر؟
تاکه: ممنونم خوبم تو چطوری؟
چیفویو: منم خوبم بیا بریم دیگه
تاکه: باشه بریم
رسیدن*
تاکه: عا واقعا دلم نمیخواست باجی بمیره با اینکه بد اخلاق بود ولی خیلی خوب بود
چیفویو: الان به باجی گفتی بد اخلاق؟(با لحنه ترسناک)
تاکه: عاا... اِممم.... گو.. گومن
چیفویو: باشه باشه پسر مردی هستیا باید الان بترسی؟
تاکه: گومن ناسائی
چیفویو. عا رسیدیم این.....
تاکه. اون کیه چیفویو؟
چیفویو. منم میخوام اینو بدونم
چیفویو. ببخشید خانم شوما؟
؟. کنیچیوا من ایتاچی ایچی هستم شوما باید ماتسونو جیفویو و هاناگاکی تاکه میچی باشین. درسته؟
چیفویو. عام اره خب
تاکه. وایسا ببینم تو از کجا میدونیی
ایتاچی. شنیدم منم مث شوما پسرما از پسرای دیگه فهمیدم
چیفویو. عاا.... گومن ایتاچی ایچی
ایتاچی. برای چی؟
چیفویو. وقتی صداتون کردم گفتم خانم شرمنده
ایتاچی. مهم نیست همه همینجورین خب
تاکه. ببیخشید شوما باجی سان رو از کوجا میشناسید
ایتاچی. خب قبلا همو دیدیه بودم تو یه کلاس بودیم خیلیم صمیمی نبودیم ولی میدونستم تو تومانه وقتی فهمیدم مورده اومدم اینجا
چیفویو پس که اینطور
پرش زمانی به ۳روز بعد شب*
مایکی. خب قراره که فردا با گنگ میو تاتارو بجنگیم(از خودم در اوردم) اونا گنگی ناشناس و فلان فلان فلان باید دعوا پیروز شیم اونادگنگی با افراد سن بالانو از این حرفا
دوباره پرش زمانی فردا موقع دعوا*
تاکه. وایی اینا همشون سن بالان چقدر عجیب و غریبن یعنی شکستمون میدن ولی از این گنگه چیزی نبود تو اینده پس مشکلی نیس میبریم
چند ساعت بعد*
تاکه. وایی نه داریم میبازیم که.... ولی چطورر(کاملا زخمی)
یکی. بگیر که اومددددد(با داد داشت میزد به تاکه)
تاکه. وایی نه الان میمیرم
یکی. خیلی ابله و رو مخی
تاکه اون صدا واسم اشنا بود
تاکه. وایسا ببینم اون اون تو همونی هستی که......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بله بقیش تو پارت دو حتما بخونینا🙂🤧
به خدا میخواستم کل شو یه جا بنویسم🤌🏻😐
دستم صحیح و سالمه اثلا بگین بیشتر بیشترش میکنم
شبا انرژی خالی نمیشه
بقیش واس فردا اگه تونستم خب شب خوش✨🌙
ساعت ۳ هست وقت دارم واس پارت دو شاید نوشتم حالا
#لایک#کامنت#فالو
پلیز
بایی🎶✨
بزارین بگم:
یه دختر مو بلوند، چشای دورنگ. سمت راست سبز و چپ ابی، یه برادر بزرگتر داره مورده(مث شینیچیرو ولی با تصادف مورده)
تو این دلستان همه چی به روال خودشه فقط دختره بعد مرگ باجی میاد اینم بگم جالبه(عر باجی میمیره چه گوهی بوخورم)
عا راستی اسمشم: پرنسس ایچی هست که اسمشو قایم میکنه و میگه اسمش هانا هست اسم داداششم ایتاچی ایچی هست
دختره هم ماسک میزنه تا مسی نفهمه دختره چون از اسم داداشش استفاده میکنه و خودشو پسر نشون میده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چیفویو از خواب بیدار شد دست و صورتشو شست صبحونه که خورد لباساشو عوض کردو رفت بیرون رفت سر قبر باحی(بچم عررر🥹) قرار بود با تاکه میچی بره
در راه*
چیفویو: یعنی تاکه میچی الان راه افتاده؟
تاکه: کنیچیواااا چیفویووووو
چیفویو: عا سلام تاکه میچی چه خبر؟
تاکه: ممنونم خوبم تو چطوری؟
چیفویو: منم خوبم بیا بریم دیگه
تاکه: باشه بریم
رسیدن*
تاکه: عا واقعا دلم نمیخواست باجی بمیره با اینکه بد اخلاق بود ولی خیلی خوب بود
چیفویو: الان به باجی گفتی بد اخلاق؟(با لحنه ترسناک)
تاکه: عاا... اِممم.... گو.. گومن
چیفویو: باشه باشه پسر مردی هستیا باید الان بترسی؟
تاکه: گومن ناسائی
چیفویو. عا رسیدیم این.....
تاکه. اون کیه چیفویو؟
چیفویو. منم میخوام اینو بدونم
چیفویو. ببخشید خانم شوما؟
؟. کنیچیوا من ایتاچی ایچی هستم شوما باید ماتسونو جیفویو و هاناگاکی تاکه میچی باشین. درسته؟
چیفویو. عام اره خب
تاکه. وایسا ببینم تو از کجا میدونیی
ایتاچی. شنیدم منم مث شوما پسرما از پسرای دیگه فهمیدم
چیفویو. عاا.... گومن ایتاچی ایچی
ایتاچی. برای چی؟
چیفویو. وقتی صداتون کردم گفتم خانم شرمنده
ایتاچی. مهم نیست همه همینجورین خب
تاکه. ببیخشید شوما باجی سان رو از کوجا میشناسید
ایتاچی. خب قبلا همو دیدیه بودم تو یه کلاس بودیم خیلیم صمیمی نبودیم ولی میدونستم تو تومانه وقتی فهمیدم مورده اومدم اینجا
چیفویو پس که اینطور
پرش زمانی به ۳روز بعد شب*
مایکی. خب قراره که فردا با گنگ میو تاتارو بجنگیم(از خودم در اوردم) اونا گنگی ناشناس و فلان فلان فلان باید دعوا پیروز شیم اونادگنگی با افراد سن بالانو از این حرفا
دوباره پرش زمانی فردا موقع دعوا*
تاکه. وایی اینا همشون سن بالان چقدر عجیب و غریبن یعنی شکستمون میدن ولی از این گنگه چیزی نبود تو اینده پس مشکلی نیس میبریم
چند ساعت بعد*
تاکه. وایی نه داریم میبازیم که.... ولی چطورر(کاملا زخمی)
یکی. بگیر که اومددددد(با داد داشت میزد به تاکه)
تاکه. وایی نه الان میمیرم
یکی. خیلی ابله و رو مخی
تاکه اون صدا واسم اشنا بود
تاکه. وایسا ببینم اون اون تو همونی هستی که......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بله بقیش تو پارت دو حتما بخونینا🙂🤧
به خدا میخواستم کل شو یه جا بنویسم🤌🏻😐
دستم صحیح و سالمه اثلا بگین بیشتر بیشترش میکنم
شبا انرژی خالی نمیشه
بقیش واس فردا اگه تونستم خب شب خوش✨🌙
ساعت ۳ هست وقت دارم واس پارت دو شاید نوشتم حالا
#لایک#کامنت#فالو
پلیز
بایی🎶✨
۴.۳k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.