هرگز فراموشم نکن.پارت۱۳
ساتورو بلند شد*
ساتورو:بلدشو بریم ساگورو
ساگورو:کجا؟
ساتورو:جایی که همون اول باید میرفتم،پیش رابواما قبلش باید بریم از هیما خداحافظی کنیم چون ممکنه من به چیزی تبدیل بشم که اونا میخوان
دم دره خونه هیما*
هیما داشت از خونه میرفت جوجوتسو و دم در اونارو دید*
ساتورو:ببخشید که تورو قاطی این بازی کردم ولی درستش میکنم
ساتورو خواست از تلپرتش استفاده کنه که یهو دید هیما هم داره باهاشون میاد*
مخفیگاهه رابو و شیا*
ساتورو دور و برشو نگا کرد،هیما باهاشون بود*
ساتورو:تو اینجا چیکار میکنی دخترررررر؟حالا من باتو چیکار کنمممممم؟
هیما متعجب به دور و برش نگا میکرد*
شیا :به مهمونا بالاخره رسیدن ولی انگار یکی بدون دعوت نامه اومده . تو چقدر فضولی دختر
رابو:اشکال نداره اونم میکشم
رابو حمله کرد*
ساتورو و ساگورو دفاع*
ساتورو:بلدشو بریم ساگورو
ساگورو:کجا؟
ساتورو:جایی که همون اول باید میرفتم،پیش رابواما قبلش باید بریم از هیما خداحافظی کنیم چون ممکنه من به چیزی تبدیل بشم که اونا میخوان
دم دره خونه هیما*
هیما داشت از خونه میرفت جوجوتسو و دم در اونارو دید*
ساتورو:ببخشید که تورو قاطی این بازی کردم ولی درستش میکنم
ساتورو خواست از تلپرتش استفاده کنه که یهو دید هیما هم داره باهاشون میاد*
مخفیگاهه رابو و شیا*
ساتورو دور و برشو نگا کرد،هیما باهاشون بود*
ساتورو:تو اینجا چیکار میکنی دخترررررر؟حالا من باتو چیکار کنمممممم؟
هیما متعجب به دور و برش نگا میکرد*
شیا :به مهمونا بالاخره رسیدن ولی انگار یکی بدون دعوت نامه اومده . تو چقدر فضولی دختر
رابو:اشکال نداره اونم میکشم
رابو حمله کرد*
ساتورو و ساگورو دفاع*
۲.۰k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.