ویو کوک

ویو کوک
داشتم براش توضیح میدادم که ذهنم رفت سمت این که چرا حسودی کرد
ات = خب.....عا راستی نظرت راجب خونم چیه
کوک = ات
ات = هوم
کوک = جواب منو هنوز ندادی
ات = چی کی من چرا باید بهش حسودی کنم اصلا حسودی نکردم
کوک = خب من برم پیش عشقم
ات = ببین جم بخوری یه تیر حرومت میکنم
کوک = دیدی
ات = چیو عه لیلا ولش کن برین خونه
کوک = باشه بریم خونه جوجه

تو خونه
وای نکنه ات هم عاشق من شده اگه اینطور باشه خیلی خوب میشه ولی فک کنم اگه منو هایون رو تو جشن ببینه شکه بشه شکه چیه مطمئنم کت گریه میکنه

کوک = ات
ات = هوم
کوک = ات ما آخر هفته به یه مهمونی دعوتیم ولی یکم این مهمونی متفاوته
ات = مثلا چجوریه
کوک = خب من زود تر میرم و تو باید تنها بیای
ات = نهههههههه چرا اخه
کوک = خب برای دلایلی که نمیتونم بهت بگم باشه جوجه کوچولو
ات = این باز به من گفت جوجه بابا کلا ۲۵ سانت ازت کوتاه ترم
کوک =( خنده )
ات = میخندی ؟ الان نشونت میدم
افتاد دنبالم و منم فراد کردم ولی آخر سر تو اتاق گیرم آورد
بهم نزدیک شد که منو بزنه منم.....

اسمات داره هرکی خواست پیوی