³| سه روز تا طلوع خورشیدک:
³| سه روز تا طلوع خورشیدک:
خورشیدکم
گمان میکنم زیبا ترین خنده برای توست
خنده هایت قلبم را به بازی میگیرد، دلم را گرم میکند کاش میشد تصویر خنده ات را برای همیشه قاب کرد و در قلب گذاشت
آخه میدانی، خندیدنت تمام سلول های قلبم را میلرزاند،تمامی سلول هایش زنده میشوند،حتی سلول های مرده اش.
تو با خنده ات منِ مرده و بی جون را زنده کردی قلب که دگر چیزی نیست
تو جانی هستی بر جانم،قسم میخورم خورشیدکم قسم میخورم دردونه ی قلبم
که تو من را زنده میکنی و در عین حال میکشی!
گویی که انگار تو:
حضرتِ مسیح هستی برای من
که مرده را زنده میکرد
و اما تو:
مسیحی که برایِ من است.
کسی که فقط خودم دارمش
و فقط من را زنده میکند
خودم را،قلبم را،و تمامی سلول هایم را
دوردونهی قلب
به عنوانِ آخرین قلم در این شب به تو میگویم که:
صدای خنده هایت جز به جزش،ثانیه به ثانیه در گوشم میپیچد.
و هر وقت اسمت را روی گوشیم میبینم
همزمان صدای خنده هایت از گوشی بلند میشود و من غرق در آن میشوم.
خورشیدکم
گمان میکنم زیبا ترین خنده برای توست
خنده هایت قلبم را به بازی میگیرد، دلم را گرم میکند کاش میشد تصویر خنده ات را برای همیشه قاب کرد و در قلب گذاشت
آخه میدانی، خندیدنت تمام سلول های قلبم را میلرزاند،تمامی سلول هایش زنده میشوند،حتی سلول های مرده اش.
تو با خنده ات منِ مرده و بی جون را زنده کردی قلب که دگر چیزی نیست
تو جانی هستی بر جانم،قسم میخورم خورشیدکم قسم میخورم دردونه ی قلبم
که تو من را زنده میکنی و در عین حال میکشی!
گویی که انگار تو:
حضرتِ مسیح هستی برای من
که مرده را زنده میکرد
و اما تو:
مسیحی که برایِ من است.
کسی که فقط خودم دارمش
و فقط من را زنده میکند
خودم را،قلبم را،و تمامی سلول هایم را
دوردونهی قلب
به عنوانِ آخرین قلم در این شب به تو میگویم که:
صدای خنده هایت جز به جزش،ثانیه به ثانیه در گوشم میپیچد.
و هر وقت اسمت را روی گوشیم میبینم
همزمان صدای خنده هایت از گوشی بلند میشود و من غرق در آن میشوم.
۳.۴k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.