part18
part18
فیک (تغییر)
ا.ت: هع با نمک یه وقت نمکات تموم نشه لازمت میشه
نامی: نترس واسه تو تا صبح نمک هست (باخنده)
ا.ت: پیاده میشی یا میخوای با نمکات غرقم کنی
نامی:........😏(پیاده شد)
ا.ت: اههههههههه (وقتی میخواست پیاده شه افتاد) الهی سرت بیاد همش تقصیر تو عه اییییی پام واییی مامان اااااااااا
نامی: یاااااااا حالت خوبه.......
ا.ت: اگه خوب بود از درد داد نمیکشیدم احمق😐
نامی: ببخشید مغزم زیادی درگیره پاشو دستتو بده من.....
ا.ت: نمیشه بلند شی خیلی درد دارم😣
(ویو نامی)
براید استایل بغلش کردمو ریموت درو زدم و باز شد دوتایی رفتیم داخل دوباره ریموتو زدم تا در بسته شد رفتم گذاشتمش رو مبل داخل حال سریع رفتم کیسه اب گرمو زدم به برق تا گرم شه بزارم رو پاش تو همون زمان رفتم سریع یه مسکن از تو باکس دارو ها برداشتم تا برم بهش بدم تقریبا 10 دقیقه طول کشید وقتی رفتم پیشش دیدم داره با گوشیش ور میره دقت کردم دیدم داره گریه میکنه خواستم ازش بپرسم چی شده و چرا گریه میکنه اما اینکارو نکردم نمیدونم چرا رفتم در گوشش اروم گفتم هی کوچولو باید دارو هاتو بخوری برگشت گفت
ا.ت: اول اینکه کوچولو خودتی دوم دارو نمیخوام سوم همون دوتای اولیه
نامی: الان باید نازتو بکشم تا قبول کنی دارو تو بخوری؟!
ا.ت: من مثل دخترای دیگه با این چیزا خر نمیشم
نامی: دارو تو بخوری فردا میریم شهر بازی☺️
ا.ت: واقعا (با ذوق)
نامی: اره اصلا خر نمیشی میدونم
ا.ت: ایش...😒 باشه بدش............ حالا راضی شدی
نامی: اره هنوزم پات درد داره؟
ا.ت: اره یکم....
نامی: باشه بیا کیسه اب گرمه بزارش رو پات دردش بخوابه
ا.ت: ممنونم فقط یه چیزی......
نامی: هوم بگو
ا.ت: من گشنمه
نامی: باشه (رفت)
ا.ت:.........
دوستون دارم زیااااااد تا پارت بعد..... 💙
#Army #BTS #kimnamjoon
فیک (تغییر)
ا.ت: هع با نمک یه وقت نمکات تموم نشه لازمت میشه
نامی: نترس واسه تو تا صبح نمک هست (باخنده)
ا.ت: پیاده میشی یا میخوای با نمکات غرقم کنی
نامی:........😏(پیاده شد)
ا.ت: اههههههههه (وقتی میخواست پیاده شه افتاد) الهی سرت بیاد همش تقصیر تو عه اییییی پام واییی مامان اااااااااا
نامی: یاااااااا حالت خوبه.......
ا.ت: اگه خوب بود از درد داد نمیکشیدم احمق😐
نامی: ببخشید مغزم زیادی درگیره پاشو دستتو بده من.....
ا.ت: نمیشه بلند شی خیلی درد دارم😣
(ویو نامی)
براید استایل بغلش کردمو ریموت درو زدم و باز شد دوتایی رفتیم داخل دوباره ریموتو زدم تا در بسته شد رفتم گذاشتمش رو مبل داخل حال سریع رفتم کیسه اب گرمو زدم به برق تا گرم شه بزارم رو پاش تو همون زمان رفتم سریع یه مسکن از تو باکس دارو ها برداشتم تا برم بهش بدم تقریبا 10 دقیقه طول کشید وقتی رفتم پیشش دیدم داره با گوشیش ور میره دقت کردم دیدم داره گریه میکنه خواستم ازش بپرسم چی شده و چرا گریه میکنه اما اینکارو نکردم نمیدونم چرا رفتم در گوشش اروم گفتم هی کوچولو باید دارو هاتو بخوری برگشت گفت
ا.ت: اول اینکه کوچولو خودتی دوم دارو نمیخوام سوم همون دوتای اولیه
نامی: الان باید نازتو بکشم تا قبول کنی دارو تو بخوری؟!
ا.ت: من مثل دخترای دیگه با این چیزا خر نمیشم
نامی: دارو تو بخوری فردا میریم شهر بازی☺️
ا.ت: واقعا (با ذوق)
نامی: اره اصلا خر نمیشی میدونم
ا.ت: ایش...😒 باشه بدش............ حالا راضی شدی
نامی: اره هنوزم پات درد داره؟
ا.ت: اره یکم....
نامی: باشه بیا کیسه اب گرمه بزارش رو پات دردش بخوابه
ا.ت: ممنونم فقط یه چیزی......
نامی: هوم بگو
ا.ت: من گشنمه
نامی: باشه (رفت)
ا.ت:.........
دوستون دارم زیااااااد تا پارت بعد..... 💙
#Army #BTS #kimnamjoon
۵.۲k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.