پارت ۲۴ : عشق و سرنوشت
گندم : اممممم خب دیگه گیسو جمع و جور کن بریم باید تا فردا ۵ ا طرح فشن شو رو به خانوم پارک تحویل بدیم
گیسو : باشه ام یونگی من میرم لباسم عوض میکنم و لباستم میبرم خونه و میشورم و برات میارم
یونگی : امممم اشکال نداره حتی اگه میخوایی پیش خودت باشه به حرحال از اینکه دیدمتون خوشحال شدم شب خیر
گندم : یااااااا هنوز عصره پیشی خابالو
گیسو : الحق که لقب پیشی خابالو برازندته
یونگی : یاااا من پیشی نیستم خدافظ
همه اعضا با این حرف یونگی خندیدند که جین گفت :
بچه ها ادمین گشادتون خوابش میاد سرش درد مکنه و اصلا حالش خوب نیست به محض خوب شدن حاش تا قبل از طلوع افتاب براتون پست میزاره فعلا من برم تا این ادمین از خستگی و دردسر بیهوش نشده بیوفته رو دستمون فعلا با اجازه
گیسو : باشه ام یونگی من میرم لباسم عوض میکنم و لباستم میبرم خونه و میشورم و برات میارم
یونگی : امممم اشکال نداره حتی اگه میخوایی پیش خودت باشه به حرحال از اینکه دیدمتون خوشحال شدم شب خیر
گندم : یااااااا هنوز عصره پیشی خابالو
گیسو : الحق که لقب پیشی خابالو برازندته
یونگی : یاااا من پیشی نیستم خدافظ
همه اعضا با این حرف یونگی خندیدند که جین گفت :
بچه ها ادمین گشادتون خوابش میاد سرش درد مکنه و اصلا حالش خوب نیست به محض خوب شدن حاش تا قبل از طلوع افتاب براتون پست میزاره فعلا من برم تا این ادمین از خستگی و دردسر بیهوش نشده بیوفته رو دستمون فعلا با اجازه
۴.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.