سناریو درخواستی اسلیترین (به اضافه هری و رون)
موضوع سناریو :وقتی برای اولین بار میبیننت (به اضافه هری و رون )
هری=وقتی میفهمه تو صندلی بغلش نشستی خیلی خجالت میکشه و صورتش سرخ میشه ولی خودشو کنترل میکنه و کم کم باهات گرم میگیره 🥧
رون=رون از همون اول که توی صف گروهبندی دیدتت عاشقت شد و هی سعی میکرد توجهت رو جلب کنه🍭
تام=تام وقتی دید داری همون اول با یک پسر صحبت میکنی اومد جلو و خودش رو معرفی کرد و اون پسر رو ازت دور کرد و نمیزاشت پسری باهات حرف بزنه و همش نزدیکت بود🍩
تئو=وقتی اسمتو شنید و قیافتو دید عاشقت شد و هی سعی میکرد نزدیکت باشه و وقتی فهمید باهم هم اتاقی هستین دیگه از خوشحالی منفجر شد🍯
دریکو=روت حساس بود و همیشه مواظب بود که پسری نزدیکت نشه و هر وقت پسری نزدیکت میشد سریع میومد پیشت و تو رو مشغول حرف های خودش میکرد که حواست به پسره نره پسره هم بیخیال میشد و میرفت🍨
ریگولوس =خیلی مهربون اومد سمتت و خودش رو بهت معرفی کرد و کم کم باهم صمیمی شدید ریگولوس از همون اول هم عاشقت بود و وقتی با هم بودید هرچی غم داشت یادش میرفت 🍬
استیکر هام گوگولی بودن 🍫🍪🍡
منتظر سناریو درخواستی سه شنبه باشیدددد
حمایت یادتون نرهههههه❤️❤️
هری=وقتی میفهمه تو صندلی بغلش نشستی خیلی خجالت میکشه و صورتش سرخ میشه ولی خودشو کنترل میکنه و کم کم باهات گرم میگیره 🥧
رون=رون از همون اول که توی صف گروهبندی دیدتت عاشقت شد و هی سعی میکرد توجهت رو جلب کنه🍭
تام=تام وقتی دید داری همون اول با یک پسر صحبت میکنی اومد جلو و خودش رو معرفی کرد و اون پسر رو ازت دور کرد و نمیزاشت پسری باهات حرف بزنه و همش نزدیکت بود🍩
تئو=وقتی اسمتو شنید و قیافتو دید عاشقت شد و هی سعی میکرد نزدیکت باشه و وقتی فهمید باهم هم اتاقی هستین دیگه از خوشحالی منفجر شد🍯
دریکو=روت حساس بود و همیشه مواظب بود که پسری نزدیکت نشه و هر وقت پسری نزدیکت میشد سریع میومد پیشت و تو رو مشغول حرف های خودش میکرد که حواست به پسره نره پسره هم بیخیال میشد و میرفت🍨
ریگولوس =خیلی مهربون اومد سمتت و خودش رو بهت معرفی کرد و کم کم باهم صمیمی شدید ریگولوس از همون اول هم عاشقت بود و وقتی با هم بودید هرچی غم داشت یادش میرفت 🍬
استیکر هام گوگولی بودن 🍫🍪🍡
منتظر سناریو درخواستی سه شنبه باشیدددد
حمایت یادتون نرهههههه❤️❤️
۳.۶k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.