ریونجرز اگه با سر بری تو دیوار کاراکتر ها مایکی باجی کازو

ریونجرز اگه با سر بری تو دیوار کاراکتر ها مایکی باجی کازو ميتسويا

مایکی

داشتی داخل گوشیت میگشتی و همزمان راه میرفتی اصلا حواست به جلو نبود که رفتی تو دیوار افتادی زمین مایکی وقتی دیدت اول از خنده پاره شد ولی وقتی با چشمات خوردیش خودش جمع کرد

باجی

روی مبل نشسته بود داشت با گربتون بازی میکرد تو که داشتی دنبال عینکت میکشی اصلا جلوتو نمیدیدی رفتی تو دیوار (زنده ای (؟؟) باجی نگران بلند شد اومد سمتت وقتی صورتت که قرمز شده بود رو دید از خنده همون کف سالن افتاد

کازو داشتی راه می رفتی برای کازو لیست مواد غذایی مینوشتی که بره بگیره حواست نبود که پات به اون یکی بات گیر کرد با مخ رفتی تو دیوار کازو اومد بالا سرت گف همش تقصیر مایکی هست تو هم با دمپایی افتادی دنبالش

:

ميتسويا

قضیه اینطوریه که داشتی خودتو به غذایی که سوزوندی میرسوندی پات به اسباب بازی مونا و لونا گیر کرد

و افتادی زمین با سر پیشونیت کبود شده بود میتسویا اومد پیشت گفت خوبی است که گفتی اره اره چیزی

نیست میتی ژونم وقتی پیشونیتو دید رفت برات بماد آورد زد به پیشونیت بعد چسب زد بعد ما میخوریم

زمین سرمون میشکنه کسی به کتفش نیست🗿🗿🗿


لایک یادتون نره