پارت 8 وقتی برادر ناتنیت بود
ویو کنسرت
بی تی اس همه ی اهنگ هاش رو خوند و ما چون پشت صحنه بودیم داشتیم میخندیدم و میرقصیدیم که یه صدا از پوشتم اومد
جونگ کوک : خوب اگه رقصد تموم شد بریم خونه
ا. ت : باشه
جونگ کوک : پس بریم
سوار ون بی تی اس شدیم رفتیم خونه ما
ویو خونه
ا. ت : بچه ها من گشنمه
همه : منم
ا. ت : پس من دوکبوک و نودل سوارش بدم
همه : اوکی سوارش با نوشیدنی
ا. ت : من چون فردا کلاس دارم ویسکی ممنونع
همه : اوک پس کوکاکولا
ا. ت : خوبه
ا. ت سفارش داد بعد از 5 دقیقه رسید و خوردن
بی تی اس همه ی اهنگ هاش رو خوند و ما چون پشت صحنه بودیم داشتیم میخندیدم و میرقصیدیم که یه صدا از پوشتم اومد
جونگ کوک : خوب اگه رقصد تموم شد بریم خونه
ا. ت : باشه
جونگ کوک : پس بریم
سوار ون بی تی اس شدیم رفتیم خونه ما
ویو خونه
ا. ت : بچه ها من گشنمه
همه : منم
ا. ت : پس من دوکبوک و نودل سوارش بدم
همه : اوکی سوارش با نوشیدنی
ا. ت : من چون فردا کلاس دارم ویسکی ممنونع
همه : اوک پس کوکاکولا
ا. ت : خوبه
ا. ت سفارش داد بعد از 5 دقیقه رسید و خوردن
۲۳.۲k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.