دختر من
p:15
سولا ویو : با جیمین سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه....
( زنگ خوردن در)
جین : فک کنم سولا اومد. من میرم در و باز کنم.
خوش اومدی
سولا : مرسی( لبخند)
جین : نظرت چیه بعد ناهار باهم بریم کافه؟
سولا : اره خیلی خوب میشه
جین : خوب برو ناهار بخور تا بریم...
( بعد ناهار)
سولا ویو : اماده شدم و رفتیم کافه ای که جین گفت
جین : خب چی میخوری سفارش بدم؟
سولا : هرچی خودتت سفارش دادی.
جین : از وقتی اومدی همش داری دور و اطرافو نگاه میکنی. چیزی شده؟!
سولا : اره اون پسره رو نگاه کن همش نگام میکنه خیلی رومخمه یه جورایی هم اشنا به نظر میاد
جین : کدومو میگی؟
سولا ویو : به جین نشون دادم کدومو میگم
جین : ( شوکه) اینکه تام عه. اون اینجا چیکار میکنه؟
سولا : تو میشناسیش؟!
جین : م.. علومه که نه( با شوکه و استرس) خوب حالا ولش کن بیا یه چیزی بخوریم...
سولا : باشه. جین برم یه چی بهش بگم اینقد نگا نکنه
جین : نه بابا اصن بیا بریم..
سولا ویو : پاشدم و رفتم سر میزش
سولا : چیه؟ چرا نگاه میکنی؟
تام : هوم؟ اها. میخواستم بببینم همون دختره ای. که فهمیدم همونی
سولا : کدوم دختر؟
جین ویو : رفتم دست سولا رو کشیدم و بردمش بیرون.
سولا : عع چرا نزاشتی ببینم اون کیه من و از کجا میشناسه
جین : نمیخواد.... شاید الکی میگفت
سولا : هوففف خیلی خب.
( رفتن خونه)
کوک : انگاری اومدید؟
سولا : اره خستمون شد...
تهیونگ : نظرتون چیه فردا عصر بریم پارک؟
سولا : خوبه ولی چرا الان نه؟
تهیونگ : امروز کار داریم ولی فردا عصر بریم؟
جیمین : اره فکر خوبیه...
( پرش زمانی به فردا عصر)
سولا ویو : رو مبل لم دادم بودم ...
تهیونگ : پاشو تنبل میخوایم بریم پارک بستنی بخوریما!
سولا ویو : با این حرف ته ته پاشدم و اماده شدم
سولا : خب من امادم بریم؟
همه : بریم...
( رفتن پارک و نشستن )
کوک : چی میخورید؟
سولا : همون بستنی همیشگی
کوک : خب من برا سولا میخرم بقیه هم برا خوذشون
همه : ( خنده)
سولا ویو : همونطور داشتیم میخوردیم که چند تا پسر اومدن... یکم که نگاه کردم... اونا خودشون بودن!!
سولا : جین اینا همون دیروز یا نیستن؟
جین : ( تعجب ) چرا خودشونن
سولا : جین نباید بابام چیزی بفهمه بیا بریم ببینم چی میخوان...
جین : باشه.
تام : به به اومدین. راستشو بخواین میخوام یه چیزی رو بگم که فک نکنم برای همه خوب باشه.....
شرایط
لایک :25
کامنت : 25
همکارم 👇👇
https://wisgoon.com/meilka22
سولا ویو : با جیمین سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه....
( زنگ خوردن در)
جین : فک کنم سولا اومد. من میرم در و باز کنم.
خوش اومدی
سولا : مرسی( لبخند)
جین : نظرت چیه بعد ناهار باهم بریم کافه؟
سولا : اره خیلی خوب میشه
جین : خوب برو ناهار بخور تا بریم...
( بعد ناهار)
سولا ویو : اماده شدم و رفتیم کافه ای که جین گفت
جین : خب چی میخوری سفارش بدم؟
سولا : هرچی خودتت سفارش دادی.
جین : از وقتی اومدی همش داری دور و اطرافو نگاه میکنی. چیزی شده؟!
سولا : اره اون پسره رو نگاه کن همش نگام میکنه خیلی رومخمه یه جورایی هم اشنا به نظر میاد
جین : کدومو میگی؟
سولا ویو : به جین نشون دادم کدومو میگم
جین : ( شوکه) اینکه تام عه. اون اینجا چیکار میکنه؟
سولا : تو میشناسیش؟!
جین : م.. علومه که نه( با شوکه و استرس) خوب حالا ولش کن بیا یه چیزی بخوریم...
سولا : باشه. جین برم یه چی بهش بگم اینقد نگا نکنه
جین : نه بابا اصن بیا بریم..
سولا ویو : پاشدم و رفتم سر میزش
سولا : چیه؟ چرا نگاه میکنی؟
تام : هوم؟ اها. میخواستم بببینم همون دختره ای. که فهمیدم همونی
سولا : کدوم دختر؟
جین ویو : رفتم دست سولا رو کشیدم و بردمش بیرون.
سولا : عع چرا نزاشتی ببینم اون کیه من و از کجا میشناسه
جین : نمیخواد.... شاید الکی میگفت
سولا : هوففف خیلی خب.
( رفتن خونه)
کوک : انگاری اومدید؟
سولا : اره خستمون شد...
تهیونگ : نظرتون چیه فردا عصر بریم پارک؟
سولا : خوبه ولی چرا الان نه؟
تهیونگ : امروز کار داریم ولی فردا عصر بریم؟
جیمین : اره فکر خوبیه...
( پرش زمانی به فردا عصر)
سولا ویو : رو مبل لم دادم بودم ...
تهیونگ : پاشو تنبل میخوایم بریم پارک بستنی بخوریما!
سولا ویو : با این حرف ته ته پاشدم و اماده شدم
سولا : خب من امادم بریم؟
همه : بریم...
( رفتن پارک و نشستن )
کوک : چی میخورید؟
سولا : همون بستنی همیشگی
کوک : خب من برا سولا میخرم بقیه هم برا خوذشون
همه : ( خنده)
سولا ویو : همونطور داشتیم میخوردیم که چند تا پسر اومدن... یکم که نگاه کردم... اونا خودشون بودن!!
سولا : جین اینا همون دیروز یا نیستن؟
جین : ( تعجب ) چرا خودشونن
سولا : جین نباید بابام چیزی بفهمه بیا بریم ببینم چی میخوان...
جین : باشه.
تام : به به اومدین. راستشو بخواین میخوام یه چیزی رو بگم که فک نکنم برای همه خوب باشه.....
شرایط
لایک :25
کامنت : 25
همکارم 👇👇
https://wisgoon.com/meilka22
۱۶.۲k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.