P²⁷
#رمان
#هفت_پسر_و_یک_دختر❤️🔥
#Bts
part27
تهیونگ: راستش داشت یادم میرفت چطوری این کار رو انجام بدم..
ات: حاضرم کل زندیگیم معلق باشم..
(رسیدن به جای مناسب)
ات: خب کوک و نامی، نوبت شماست✨
کوک شروع میکنه به یک فضای خیلی جالب درست کردن.. گوشه حیاط رو به جنگل زیبایی تبدیل میکنه، و نامجون هم یک رود خیلی زیبا وسط حیاط ایجاد میکنه..
ات: این رویاییه🥹✨
جیهوپ: کوک به زحمت چند تا پری بزار میخوام باهاشون صحبت کنم!
کوک: بفرمایید...
ات: خب ببینید باید این ورد مخصوص رو بخونیم و خودمونو رها کنیم.. قراره خیلی جالب باشه! 🤩
تازه قدرت های جدیدمون هم نمایان میشه
همه دونه دونه جلوی رود وایسادن و هرکسی با توجه به قدرتش یک لباس خیلی خاص و قدرتت های جدیدشون نمایان شد..
جیمین: ات شبیه الهاهه های یونانی شده😍
جیهوپ: یک راهنمایی میکنی ات؟
ات: ام خب، لباسم زیادی... زاحت نیستم باهاش.. 😕
یهویی یک کت سفید روی لباسش ظاهر شد!
جدی؟! خیلی باحال کار میکنه😁
خب، آره الان قدرتای جدیدتون رو میخونم.
اوم: خودم.. میتونم اینده رو ببینم!
جیهوپ میتونه تلپرت کنه..
جیمین میتونه....
#هفت_پسر_و_یک_دختر❤️🔥
#Bts
part27
تهیونگ: راستش داشت یادم میرفت چطوری این کار رو انجام بدم..
ات: حاضرم کل زندیگیم معلق باشم..
(رسیدن به جای مناسب)
ات: خب کوک و نامی، نوبت شماست✨
کوک شروع میکنه به یک فضای خیلی جالب درست کردن.. گوشه حیاط رو به جنگل زیبایی تبدیل میکنه، و نامجون هم یک رود خیلی زیبا وسط حیاط ایجاد میکنه..
ات: این رویاییه🥹✨
جیهوپ: کوک به زحمت چند تا پری بزار میخوام باهاشون صحبت کنم!
کوک: بفرمایید...
ات: خب ببینید باید این ورد مخصوص رو بخونیم و خودمونو رها کنیم.. قراره خیلی جالب باشه! 🤩
تازه قدرت های جدیدمون هم نمایان میشه
همه دونه دونه جلوی رود وایسادن و هرکسی با توجه به قدرتش یک لباس خیلی خاص و قدرتت های جدیدشون نمایان شد..
جیمین: ات شبیه الهاهه های یونانی شده😍
جیهوپ: یک راهنمایی میکنی ات؟
ات: ام خب، لباسم زیادی... زاحت نیستم باهاش.. 😕
یهویی یک کت سفید روی لباسش ظاهر شد!
جدی؟! خیلی باحال کار میکنه😁
خب، آره الان قدرتای جدیدتون رو میخونم.
اوم: خودم.. میتونم اینده رو ببینم!
جیهوپ میتونه تلپرت کنه..
جیمین میتونه....
۲.۶k
۱۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.