بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
در هفته دفاع مقدس یادی کنیم از درس آموزی های جبهه :
یاد جبهه بخیر که دانشگاه خود سازی بود و کنکورش صداقت و اخلاص و متون آنرا انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.
یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود و قرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد.
یاد سنگر بخیر که به غار ثور میماند و ایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.
یاد جاده بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود و به تفکر چپ و راست مهر باطل شد می زد.
یاد معبر بخیر که به پل صراط می ماند و به سنگر کمین که فاصله بین دنیا و آخرت بود.
یاد آبادان بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد، بستان که مزرعه عشق بود و سوسنگرد که با لاله و سوسن انس گرفت.
یاد هویزه بخیر که علم الهدی را تربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد، کله قندی که مرگ در آن از عسل شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد.
یاد هور العظیم بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد.
یاد فاو بخیر که کلاس وفاداری بود، دریاچه نمک که دل را به شور میانداخت و کانال ماهی که به زیبایی آکواریوم پایان داد.
یاد شلمچه بخیر که تکرار اُحُد و عاشورا بود و طلایه که ارزش طلا را شکست.
یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
یاد لباسهایی بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند،پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.(ادامه دارد...)
قسمت اول :
در هفته دفاع مقدس یادی کنیم از درس آموزی های جبهه :
یاد جبهه بخیر که دانشگاه خود سازی بود و کنکورش صداقت و اخلاص و متون آنرا انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.
یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود و قرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد.
یاد سنگر بخیر که به غار ثور میماند و ایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.
یاد جاده بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود و به تفکر چپ و راست مهر باطل شد می زد.
یاد معبر بخیر که به پل صراط می ماند و به سنگر کمین که فاصله بین دنیا و آخرت بود.
یاد آبادان بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد، بستان که مزرعه عشق بود و سوسنگرد که با لاله و سوسن انس گرفت.
یاد هویزه بخیر که علم الهدی را تربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد، کله قندی که مرگ در آن از عسل شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد.
یاد هور العظیم بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد.
یاد فاو بخیر که کلاس وفاداری بود، دریاچه نمک که دل را به شور میانداخت و کانال ماهی که به زیبایی آکواریوم پایان داد.
یاد شلمچه بخیر که تکرار اُحُد و عاشورا بود و طلایه که ارزش طلا را شکست.
یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
یاد لباسهایی بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند،پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.(ادامه دارد...)
۹۱۸
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.