بوکسر دوست داشتنی:)
بوکسر دوست داشتنی:)
p18
"صبح فردا"
"ویو ا.ت"
"ساعت ۸ صبح بیدار شدم..امروز باید زودتر حرکت میکردم! کارهام رو انجام دادم و وسیله هام رو جمع کردم..حدودا ساعت ۹ حرکت کردم و بعد چند مین رسیدم!!"
ا.ت: سلام..
کوک: صبح بخیر(لبخند)
ا.ت: (لبخند)
کوک: خب..برو گرم کن تا من بیام..
ا.ت: باشه!
"ویو ا.ت"
"رفتم توی سالن و شروع کردم به گرم کردن..چند مین گذشت و تموم شدم..یهو دیدم کوک با یه شلوارک مشکی نسبتا کوتاه بدون تیشرت اومد داخل.."
ا.ت: ای وای چ...چرا تیشرت نداری؟(دستش و گذاشت روی چشاش)
کوک: چون موقع تمرین عرق میکنم و حوصله شستن تیشرت ندارم..درضمن هوا خیلی گرمه!
ا.ت: ولی..
کوک: هیششش...بچه برو سر تمرین!
ا.ت: بچه..(زیرلب)
"بعد تمرین"
ا.ت: خ..خیلی تمرینات سخته..البته برای من..(نفس زدن)
کوک: باید چند جلسه بیای تا عادت کنی(چشمک)
"ویو ا.ت"
"کوک رفت تا یکم آب بخوره..چشمام روی بدنش موند...واقعا اون بدن رو چطور ساخت..تتو روی دستش..کمر باریکش.."
کوک: به چی زل زدی جوجه؟
ا.ت: ها..چی؟کی من؟(خنده ضایع)
کوک: آره تو...به بدنم زل زدی!
ا.ت: (خنده ضایع)نه ب..بابا..د..داشتم به وسیله های اینجا نگاه میکردم تاحالا بهشون دقت نکردم!
کوک: هوم...هرچی تو بگی..(خنده اروم)
کوک: خب...
p18
"صبح فردا"
"ویو ا.ت"
"ساعت ۸ صبح بیدار شدم..امروز باید زودتر حرکت میکردم! کارهام رو انجام دادم و وسیله هام رو جمع کردم..حدودا ساعت ۹ حرکت کردم و بعد چند مین رسیدم!!"
ا.ت: سلام..
کوک: صبح بخیر(لبخند)
ا.ت: (لبخند)
کوک: خب..برو گرم کن تا من بیام..
ا.ت: باشه!
"ویو ا.ت"
"رفتم توی سالن و شروع کردم به گرم کردن..چند مین گذشت و تموم شدم..یهو دیدم کوک با یه شلوارک مشکی نسبتا کوتاه بدون تیشرت اومد داخل.."
ا.ت: ای وای چ...چرا تیشرت نداری؟(دستش و گذاشت روی چشاش)
کوک: چون موقع تمرین عرق میکنم و حوصله شستن تیشرت ندارم..درضمن هوا خیلی گرمه!
ا.ت: ولی..
کوک: هیششش...بچه برو سر تمرین!
ا.ت: بچه..(زیرلب)
"بعد تمرین"
ا.ت: خ..خیلی تمرینات سخته..البته برای من..(نفس زدن)
کوک: باید چند جلسه بیای تا عادت کنی(چشمک)
"ویو ا.ت"
"کوک رفت تا یکم آب بخوره..چشمام روی بدنش موند...واقعا اون بدن رو چطور ساخت..تتو روی دستش..کمر باریکش.."
کوک: به چی زل زدی جوجه؟
ا.ت: ها..چی؟کی من؟(خنده ضایع)
کوک: آره تو...به بدنم زل زدی!
ا.ت: (خنده ضایع)نه ب..بابا..د..داشتم به وسیله های اینجا نگاه میکردم تاحالا بهشون دقت نکردم!
کوک: هوم...هرچی تو بگی..(خنده اروم)
کوک: خب...
۱۴.۵k
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.