تک پارتی

تک پارتی
وقتی زشت ترین ایدل معرفی شد

رو مبل نشسته بودم و داشتم سریال مورد علاقمو نگاه میکردم که صدای باز شدن در شد نامجون بود ک با چهره ناراحت و اصبانی بدون اینکه چیزی بگه رفت تو اتاق و درو بست تعجب کردم اون هیچ وقت این موقع روز نمیومد خونه و معمولن تا دیر وقت کمپانی بود رفتم ی قهوه درست کردم و همراه با یک کیک فنجونی شکلاتی گذاشتم تو سینی و رفتم سمت اتاق مشترکمون رفتم تو اتاق رو تخت دراز کشیده بود سینی رو گذاشتم رو میز و رفتم از پشت بغلش کردم
ات: نامجونا چیشده
نامجون: هیچی چیز مهمی نیس
ات: چرا خیلیم مهمه چی باعث شده تنها دلیل زندگیم ناراحت بشه؟
نامجون: خب پی دی نیم منو ب عنوان زشت ترین ایدل معرفی کرد
ات: یا نامجون اونا فقط میخان مانع پیشرفتت بشن هزاران نفر ارمی هستن ک عاشقتن اونا واقعن کورن ک این همه زیباییه تورو نمیبینن و اینو همیشه یادت باشه ک کل دنیا هم بگن تو زشتی برای من اینجوری نیس و همیشه جذاب خودمی تو جذاب ترین مردی هستی ک میتونم باهاش زندگی کنم پس ب خاطر این چیزا ناراحت نباش و لب نامجون رو بوسید
نامجون: ات ازت ممنونم تو واقعن میتونی بهم ارامش بدیو ارومم کنی و بهم امید بدی تا اخر عمرم عاشقتم لیدیه من (کیس)
ات: منم عاشقتم ددیه جذابم حالا بیا قهوتو بخور ک سرد شد
نامجون: قهوه ای ک تو درست کنی سردشم خوشمزش
ات: نوش جونت

عام... خوب اگه خوشتون اومد لایک کنین خوشگلا:)