خدمتکار شخصی
خدمتکار شخصی
p¹¹
۱۱:۳۰ شب به وقت سعول
+:.......
با حس سردرد از خواب پریدم
چیی! لباسام عوض شده بود و شخصی کنار تراس روی صندلی کتاب دستش بود و صورتش معلوم نبود
–: اوه گرلم! نترس منم....ددیت!!
+:چ..چی ت..تو اینجا چیکار میکنی ... بهم تجاوز کردی بس نبود(بغض)
–هه... فکر نمیکنم اسمش تجاوز باشه وقتی با اجازت این کارو کردم
+:ولی من مست بودم لعنتی(گریه)
–:حرف مفت نزن الان بچم تو شکمته و مجبوری اینجا بمونی......تا آخرش!
ادامه دارد........
لباس ا/ت اس 2
p¹¹
۱۱:۳۰ شب به وقت سعول
+:.......
با حس سردرد از خواب پریدم
چیی! لباسام عوض شده بود و شخصی کنار تراس روی صندلی کتاب دستش بود و صورتش معلوم نبود
–: اوه گرلم! نترس منم....ددیت!!
+:چ..چی ت..تو اینجا چیکار میکنی ... بهم تجاوز کردی بس نبود(بغض)
–هه... فکر نمیکنم اسمش تجاوز باشه وقتی با اجازت این کارو کردم
+:ولی من مست بودم لعنتی(گریه)
–:حرف مفت نزن الان بچم تو شکمته و مجبوری اینجا بمونی......تا آخرش!
ادامه دارد........
لباس ا/ت اس 2
۵.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.