▸┄┅┄┄┅┄ ᯽🔥⃟❤️᯽┄┅┄┄┅┄◂
▸┄┅┄┄┅┄ ᯽🔥⃟❤️᯽┄┅┄┄┅┄◂
#𝐩𝐚𝐫𝐭_𝟒
#اسیر_دزد_دریایی
از زبان دیانا :
به خاطر حضور امیر مجبور بودم یه طرفع رو اسب بشینم و از سرعت اسبم لذت ببرم
دوست داشتم مثل مرد ها کامل رو اسب بشینم و از سرعت اسبم لذت ببرم
اما دختر یه رحیمی بودن این بدی رو داشت که اجازه چنین کاری رو نداشتی
چون فکر میکردن دور از ادب یه خانمه و از طرفی ممکنه به پرده بکارتش لطمه بزنه..
چه چیز مزخرفی..ای کاش چنین چیزی رو نداشتم اونوقت مثل امیر حسابی آزاد بودم..
مسخره بود که به عنوان یه دختر باید تا قبل از ازدواج دست نخورده باشی ولی یه پسر میتونه قبل از ازدواج تا میخواد رابطه داشته باشه و حتی بهش افتخار کنه..!
از این تبعیض ها متنفر بودم .
اما حیف که کاری جز یواشکی و دید زدن امیر موقع سکس ازم بر نمی اومد .
دیگه رسیده بودیم به خونه..
بخشی از موهای باز شده ام رو یه دستی مرتب کردم و پرسیدم :
- این مهمون آمریکایی کیه امیر ؟
- شریک باباس تو تجارت دریایی ، کامران رحیمی
- اوه ... پس اونم یه رحیمیه؟!
- بله دیانا و یه پسر مناسب تو دارع ! پس بهتره ادب رو حسابی رعایت کنی
لبخند خبیثانه ای به امیر زدم
یه پسر مناسب من !
چه سرگرمی خوبی !
شنیده بودم پسرای آمریکایی خیلی شیطون و نترسن .
امیر با تاسف به لبخند من سر تکون داد و گفت :
- برای رضای خدا دیانا ، یکبارم شده دختر رامی باش ..
۲۰ تا لایک تا پارت بعدی..
▸┄┅┄┄┅┄ ᯽🔥⃟❤️᯽┄┅┄┄┅┄◂
𝐉𝐨𝐢𝐧◞『https://wisgoon.com/ardiya.darkmon 』"🌿📚"
#𝐩𝐚𝐫𝐭_𝟒
#اسیر_دزد_دریایی
از زبان دیانا :
به خاطر حضور امیر مجبور بودم یه طرفع رو اسب بشینم و از سرعت اسبم لذت ببرم
دوست داشتم مثل مرد ها کامل رو اسب بشینم و از سرعت اسبم لذت ببرم
اما دختر یه رحیمی بودن این بدی رو داشت که اجازه چنین کاری رو نداشتی
چون فکر میکردن دور از ادب یه خانمه و از طرفی ممکنه به پرده بکارتش لطمه بزنه..
چه چیز مزخرفی..ای کاش چنین چیزی رو نداشتم اونوقت مثل امیر حسابی آزاد بودم..
مسخره بود که به عنوان یه دختر باید تا قبل از ازدواج دست نخورده باشی ولی یه پسر میتونه قبل از ازدواج تا میخواد رابطه داشته باشه و حتی بهش افتخار کنه..!
از این تبعیض ها متنفر بودم .
اما حیف که کاری جز یواشکی و دید زدن امیر موقع سکس ازم بر نمی اومد .
دیگه رسیده بودیم به خونه..
بخشی از موهای باز شده ام رو یه دستی مرتب کردم و پرسیدم :
- این مهمون آمریکایی کیه امیر ؟
- شریک باباس تو تجارت دریایی ، کامران رحیمی
- اوه ... پس اونم یه رحیمیه؟!
- بله دیانا و یه پسر مناسب تو دارع ! پس بهتره ادب رو حسابی رعایت کنی
لبخند خبیثانه ای به امیر زدم
یه پسر مناسب من !
چه سرگرمی خوبی !
شنیده بودم پسرای آمریکایی خیلی شیطون و نترسن .
امیر با تاسف به لبخند من سر تکون داد و گفت :
- برای رضای خدا دیانا ، یکبارم شده دختر رامی باش ..
۲۰ تا لایک تا پارت بعدی..
▸┄┅┄┄┅┄ ᯽🔥⃟❤️᯽┄┅┄┄┅┄◂
𝐉𝐨𝐢𝐧◞『https://wisgoon.com/ardiya.darkmon 』"🌿📚"
۲۶.۱k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.