فیک مرد من
فیک مرد من
پارت ۳۷
نامجون:خب بچه ها بسه دیگه پاشین بریم
جیهوپ:کوک پاشو (کمکش کرد پاشه)
(پرش زمانی به خونه کوک)
کوک:بچه ها من میرم بخوابم (صدای گرفته )
جین: ببین انقد گریه کردی صدات گرفته
کوک: هیونگ الان وقت این حرفاس
جین: آره هست بگو ببینم عاشق ا.ت شدی
کوک: نه هیونگ من و اون
جین: خب پس چرا بخاطرش انقدر حالت بد شد دوسش داری دیگه
کوک: نه هیونگ بهت یه بار گفتم که من ا.ت رو دوست ندارم
جیهوپ:کوک راستشو بگو
کوک:دارم راستش رو میگم
نامجون: کوک ما هفت نفر عین داداش میمونیم به ما بگو
کوک: امم..خب...انگاری ..یکم ..دوسش ..دارم ولی از حسم مطمئن نیستما
جیهوپ: عرررررررر گلیلیلیلی (ذوق)
جیمین:خب یه عروسی تو راهه
تهیونگ:شایدم دو تا عروسی
کل اعضا جز کوک: کی تو (تعجب)
تهیونگ: آره من خب من حس میکردم یونا رو یکم دوست دارم اما الان از حسم مطمئن شدم میخوام بعد ازینکه ا.ت خوب شد به یونا اعتراف کنم
جیمین:خب چرا الان بهش نمیگی
تهیونگ: یونا حالش خوب نیست
پارت ۳۷
نامجون:خب بچه ها بسه دیگه پاشین بریم
جیهوپ:کوک پاشو (کمکش کرد پاشه)
(پرش زمانی به خونه کوک)
کوک:بچه ها من میرم بخوابم (صدای گرفته )
جین: ببین انقد گریه کردی صدات گرفته
کوک: هیونگ الان وقت این حرفاس
جین: آره هست بگو ببینم عاشق ا.ت شدی
کوک: نه هیونگ من و اون
جین: خب پس چرا بخاطرش انقدر حالت بد شد دوسش داری دیگه
کوک: نه هیونگ بهت یه بار گفتم که من ا.ت رو دوست ندارم
جیهوپ:کوک راستشو بگو
کوک:دارم راستش رو میگم
نامجون: کوک ما هفت نفر عین داداش میمونیم به ما بگو
کوک: امم..خب...انگاری ..یکم ..دوسش ..دارم ولی از حسم مطمئن نیستما
جیهوپ: عرررررررر گلیلیلیلی (ذوق)
جیمین:خب یه عروسی تو راهه
تهیونگ:شایدم دو تا عروسی
کل اعضا جز کوک: کی تو (تعجب)
تهیونگ: آره من خب من حس میکردم یونا رو یکم دوست دارم اما الان از حسم مطمئن شدم میخوام بعد ازینکه ا.ت خوب شد به یونا اعتراف کنم
جیمین:خب چرا الان بهش نمیگی
تهیونگ: یونا حالش خوب نیست
۲.۴k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.