تک پارتی جونگکوک
انتها
ساعت از 11 شب گذشته بود و من کلافه تو خونه راه میرفتم . اون حق نداشت بعد از ازدواج هرکاری که دلش میخواد بکنه . میخواستم برای بار ۱۰ ام بهش زنگ بزنم که با جا خوردن کلید تو در گوشیو کنار گذاشتم . خودش بود پشت بهم وایستاده بود . کدوم گوری بود دقیقا ؟ دقیقا داشتی چه گوهی میخوردی اون بیرون ؟ د حرف بزنننن *داد*
ویو سول:
همیشه همین بود بعد از ازدواج هیچوقت بهم گوش نداد . هیچوقت ازم دلیل کارامو نپرسید . همش بی دلیل سرم داد میزد بی دلیل کتکم میزد
با صدا زدنش به خودم اومدم . دیگه صبرم تموم شد با داد جواب دادم .
جونگکوک تاحالا شده ازم دلیل کارامو بپرسی؟ تاحالا شده نوازشم کنی ؟
تاحالا شده کنارم باشی ؟ بی دلیل سرم داد میزنی همیشه اما تاحالا شده دلداریم بدی ؟ شددددد؟الان میخوای چیکار کنی ؟ میخوای کتکم بزنی؟ سرم داد بزنی ؟ بزنی بکشیم ؟خب بگیر بکش
من همیشه دوستت داشتم همیشه خواستم آرومت کنم همون قدری که قبلا دوست داشتم الان ازت بیزارم جئون .
ویو جونگکوک :
الان نوبت اون بود سرم داد بزنه . نوبت اون بود ازم گله کنه . نوبت اون بود ازم بیزار باشه . نوبت اون بود ازم بدش بیاد .محکم کشیدنش تو بغلم که با مشتری کوچیکش بهم ضربه میزد تا ازم جدا بشه . لب باز کردم ببخشید فرشته کوچولوم ببخشید که انقدر اذیتت کردم . ببخشید که باعث شدم اذیت بشی از این به بعد ازت مراقبت میکنم فرشتم.
.پ.ا.ی.ا.ن
گیلیلی
ساعت از 11 شب گذشته بود و من کلافه تو خونه راه میرفتم . اون حق نداشت بعد از ازدواج هرکاری که دلش میخواد بکنه . میخواستم برای بار ۱۰ ام بهش زنگ بزنم که با جا خوردن کلید تو در گوشیو کنار گذاشتم . خودش بود پشت بهم وایستاده بود . کدوم گوری بود دقیقا ؟ دقیقا داشتی چه گوهی میخوردی اون بیرون ؟ د حرف بزنننن *داد*
ویو سول:
همیشه همین بود بعد از ازدواج هیچوقت بهم گوش نداد . هیچوقت ازم دلیل کارامو نپرسید . همش بی دلیل سرم داد میزد بی دلیل کتکم میزد
با صدا زدنش به خودم اومدم . دیگه صبرم تموم شد با داد جواب دادم .
جونگکوک تاحالا شده ازم دلیل کارامو بپرسی؟ تاحالا شده نوازشم کنی ؟
تاحالا شده کنارم باشی ؟ بی دلیل سرم داد میزنی همیشه اما تاحالا شده دلداریم بدی ؟ شددددد؟الان میخوای چیکار کنی ؟ میخوای کتکم بزنی؟ سرم داد بزنی ؟ بزنی بکشیم ؟خب بگیر بکش
من همیشه دوستت داشتم همیشه خواستم آرومت کنم همون قدری که قبلا دوست داشتم الان ازت بیزارم جئون .
ویو جونگکوک :
الان نوبت اون بود سرم داد بزنه . نوبت اون بود ازم گله کنه . نوبت اون بود ازم بیزار باشه . نوبت اون بود ازم بدش بیاد .محکم کشیدنش تو بغلم که با مشتری کوچیکش بهم ضربه میزد تا ازم جدا بشه . لب باز کردم ببخشید فرشته کوچولوم ببخشید که انقدر اذیتت کردم . ببخشید که باعث شدم اذیت بشی از این به بعد ازت مراقبت میکنم فرشتم.
.پ.ا.ی.ا.ن
گیلیلی
۵.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.