اکیپ ۵ نفره پارت ۱۱

سیلامممم..
امیدوارم خوشتون بیاد✌🏻🗿
#سوسن
منم می خواستم برم که خاله خدیجه گفت عزیزم با ماشین ما برو اوعلجان و آیبیکه و عمر میروسنت..
منم گفتم:باشه..ممنون
بعد خاله خدیجه با کلی غذا از توی آشپز خونه اومد و داد بهم و گفت:با دوستات بخورین
وقتی به قیافه ی عمر و اوعلجان نگاه ‌کردم چشاشون مثل چی باز شده بود...سعی کردم جلوی خندم رو بگیرم ولی نتونستم و زیر لب خندیدم
سوسن:😬😑🤭
بعد ظرف ها رو از خاله خدیجه گرفتم با ماشین رفتیم و رسیدم جلوی در پرورشگاه
(پرورشگاه دختران آفتاب☀️)
بعد خواستم پیاده شم در باز نمیشد آیبیکه و اوعجان هم جلو نشسته بودن
اوعلجان:چیزه سوسن این دره قلق داره...عمر در رو براش باز کن
عمر خم شد که در رو باز کنه...
#آیبیکه
نتونستم جلوی ذهن منحرفم رو بگیر زیر لب داشتم می خندیدم
آیبیکه:🤭...
به اوعلجان اشاره کردم و اوعلجان وقتی صحنه ی پشت رو دید ذهن از منم منحرف تر شد
اوعلجان:😬😑🤣😂
#سوسن
بلاخره در باز شد و
سوسن:مرسی فعلا بچه ها👋🏻
آیبیکه:بای👋🏻
عمر:خدافظ
اوعلجان:بای👋🏻..........
#یازگی #آسیه #اونور #دوروک #آسدور #اونیاز #لیزگه #سوسن #ییعیت #عمر #سوسعم #ییعلیز #ملیس #آیبیکه #رجب #برک #آیبر #رجمل #ایلول #یاسمین #برکعلی #تولگا #یاستول #نیلسو #جمیله #تولجم #نیلبر #جیهان #اوعلجان #دیلارا #الیف #خواهران_و_برادرانم #سریال_ترکیه_ای #سریال
ینی لیاقت یه لایک رو نداشت زیبا💫🫂
همین دیگه..باییی....🤌🏻🇹🇷