🤍پارت ۱ پسر غریبه🤍

🤍ات:وای خیلی خوشحالم قراره برم مدرسه جدید دوستای جدید پیدا کنم اون مدرسه قبلیم خیلی اذیتم میکردم
ات:رفتم یه دوش گرفتم خیلی با حوصله آماده شدم رفتم به سوی مدرسه
پرش زمانی مدرسه
ات:سلام ببخشید من دانش آموز انتقالیم کجا باید برم
مدیر:اوه سلام خوب اسمتون و سنتون روبگید
ات:ات هستم ۱۹ سالمه
مدیر:توب خانم ات شما باید به کلاس شکوفه برید انتهای راهرو هست
ات:باش مرسی
ات:رفتم به سمت کلاس
ات:آخيش پیدا شد رفتم تو کلاس همه نگاهشون رو من بود یکم خجالت کشیدم سلام کردم و گفتم من باید کجا بشینم

جنی:بیا بیا پیش من بشین ترخدا
ات:باش مرسی
جنی:سلام اسمت چی
ات:اسمم ات دانش اموز انتقالیم
جنی:خوبه اسم منم جنی
ات:چه اسم قشنگی داری
جنی:اسم توم قشنگه
ات:یهو دیدم یه پسر قد بلند خوشگل وارد کلاس شد
ات:او...اون کی
جنی:ایشش اون شوگا یه پسر سرد نزدیکش نشو چون میرینه به هیکلت شاگرد اول کلاسم هست
ات:آهان