فیک کوک
Love mafia
مافیای عاشق
Part7
ویو ات
رفتم رو تخت دراز کشیدم نیم ساعت بعد خوابیدم
۳:۰۰صب
ویو کوک
کارام تموم شد بلند شدم رفتم انور تخت خوابیدم که یهو ات اومد کنارم و بغلم کرد میخواستم از بغلش بیام بیرون که گفت
+بغلم کن(خواب)
صب ساعت۹
ویو ات
ازخواب بلند شدم که دیدم نمیتونم تکون بخودم سرم رو اوردم بالا که دیدم جونگ کوک منو سفت بغل کرده
+جییییییییغ
جونگ کوک از خواب پرید و یه نگاه به من کرد
_چی شده دهدی جیغ میکشی(پوکر)
+من تو بغل تو چیکار میکنم
_خودت دیشب اومدی بغلم من میخواستم بیام برم رو کاناپه بخوابم که گفتی بغلم کن
+مننن..من کی گفتم بغلم کن که خودم خبر نداشت..
_به هر حال بیخیال
مافیای عاشق
Part7
ویو ات
رفتم رو تخت دراز کشیدم نیم ساعت بعد خوابیدم
۳:۰۰صب
ویو کوک
کارام تموم شد بلند شدم رفتم انور تخت خوابیدم که یهو ات اومد کنارم و بغلم کرد میخواستم از بغلش بیام بیرون که گفت
+بغلم کن(خواب)
صب ساعت۹
ویو ات
ازخواب بلند شدم که دیدم نمیتونم تکون بخودم سرم رو اوردم بالا که دیدم جونگ کوک منو سفت بغل کرده
+جییییییییغ
جونگ کوک از خواب پرید و یه نگاه به من کرد
_چی شده دهدی جیغ میکشی(پوکر)
+من تو بغل تو چیکار میکنم
_خودت دیشب اومدی بغلم من میخواستم بیام برم رو کاناپه بخوابم که گفتی بغلم کن
+مننن..من کی گفتم بغلم کن که خودم خبر نداشت..
_به هر حال بیخیال
۱۰.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.