《کی عاشقت شدم》💜

پارت چهاردهم


آجوما: زهر مار

ته: آجوما آخه

آجوما: آخه نداره‌ همین که گفتم آقا شما اول خانم رو ببوسید و بعد خانم شما آقا رو ببوسید
ا.ت دست به سینه وایساده بود و تهیونگ داشت از پله ها میومد پایین که ا.ت رو بوس کنه

ته: آروم آروم نزدیکش شدم که بوسش کنم اون بی نظیر بود چشماش لبای صورتی داشتم نزدیک میشدم که در باز شد و کوک اومد تو

ته: ینی من تورو نگیرم کیم تهیونگ نیستم

ا.ت: کوک فرار کن

کوک: عه بازم بد موقع اومدم آره پس ال فرار
ا.ت ویو
بعد دوساعت دنبال کردن کوک دور خونه بلاخره ته آروم شد بغلش نشسته بودم و کوک هم مدارکی که لازم داشت رو ور داشت و رفت

ته:ا.ت یه کاری میکنی

ا.ت: آره بگو

ته: میشه بغلم کنی بعد من بخوابم

ا.ت: آخخخ تو دوباره کیوت شدی و دل منو آب کردی بیا اینجا مافیای کیوت من
داشتم تی‌وی نگاه می‌کرد و ته تو بغلم بود نمیدونستم خوابه یا بیدار یه نگا بهش کردم که دیدم عین فرشته ها خوابیده ینی اون الان برای من بود نمیدونم کی یا چجوری عاشقش شدم اون کیوت ترین مردی بود که دیدم از این فکرا اومدم بیرون و یاد اون شب افتادم که سوهو درباره یه برادر بزرگ‌تر حرف می‌زد ینی کجاس چیکار. میکنه اصن وجود داره باید بگردم پیداش کنم تو همین فکرا بودم که زنگ در خورد

ا.ت: آجوما میشه درو باز کنی من ته بغلم خوابه نمیتونم بلند شم

آجوما: چشم خانم

در باز شدو سوهو اومد تو

ا.ت: سلام

سوهو: سلام خوبی

ا.ت: مرسی تو خوبی

سوهو: هوم تهیونگ خوابه

ا.ت: آره تهیونگ ته بیدار شو
ته به طرز کیوتی بیدار شدو چشمشو مالید

ته: عااااا سوهو شی کی اومدی

سوهو: سلام الان اومدم ................





سلاااام اینم از پارت بعدی زود گذاشتم ولی باید حمایتاتون رو ببینم پارت بعد بستگی به لایکا و کامنتا هس بای 💜💙