I am a good boy, part 1

امیدوارم خوشتون بیاد اولین بارمه
پارت 1


سلام من ا/ت هستم 22 سالمه پدر و مادرم مردن بهتر که مردن اصلا ولش کن الان حوصله ندارم فردا باید زود باشم برم دانشگاه امروز اولین روزیه که دارم میرم دانشگاه امیدوارم اینجا اذیتم نکنن آخه تو مدرسه قبلی خیلی اذیتم میکردن
--------------------------
ویو صبح ساعت 7
دینگگگگگگگگگ(😂فکر کنید زنگه)
ا/ت= اههههه
دینگگگگگگگگگ
ا/ت=ای بابا برای ببینم ساعت چنده
واتتت ساعت ششو نیمه!!!!!
ا/ت=رفتم حموم و کارای لازمو کردن و لباس دانشگاهمو پوشیدم رفتم صبحانه خوردم که ساعت 7شد
(مثلا رسید مدرسه)
رفتم تو کلاس ی جا پیدا کردم
پشت سری هم ۷تا پسر بودن لنتی اون پسر مو مشکیه خوشگله ولی چقدر دخترا بهش میچسبن اهه ولش
علامت معلم/
/ سلام بچه ها
بقیه کلاس سلام کردن

/امروز دانش آموز جدید داریم خانم پارک ا/ت خانم پارک خودتون رو معرفی کنید
ا/ت = سلام من ا/ت هستم
همه=چقدر خوشگله
وای چه کیوته
خدای من همه بچه ها پچ پچ میکردن نشستم
معلم درس نمی رو تموم کرد و رفتم سالن غذا خوری ی پسر ی نامه گذاشت رو میز و فرار کرد نامه رو برداشتم بخونم نوشته بود......
اگه دوست داشتین پارت بعد رو بزارم
شرط ها 10 تا لایک 10 تا کامنت
ببخشید بد شدددددددددددددددددد
اولین بارم بود