سرزمین اون طرف دیوار pt2
اسلاید دوم قیافه ا/تعه و اسلاید سوم استایل ا/ت
همون روزی که رفت اون طرف دیوار
یه شب بدون اینکه به کسی چیزی بگم خواستم برم اون طرف دیوار
جی وو یکی از نگهبان های دروازه ورودی بود
به هزار بدبختی راضیش کردم که بزاره برم ولی اونم گفت کلا اجازه دارم دو ساعت برم و سریع برگردم منم گفتم باشه
دروازه رو باز کرد و رفتم بیرون وایییی باورم نمیشد...
خیلییی خوشگل بود اصلا اونجور که میگفتن نبود،همه میگفتن اون طرف دیوار یه جای ترسناکه و همه جا رو مه گرفته و همیشه تاریکه
ولی اصلا اونطور که میگفتن نبود
جلوتر رفتم ولی یه چیزی خیلی عجیب بود
هرچی بیشتر میرفتم جلوتر هوا مه آلود تر میشد
داشتم اونجا میگشتم و اصلا حواسم به ساعت نبود به جی وو قول دادم که دو ساعته برمیگردم
زمانم تموم شده بود سریع باید برگردم بدو بدو رفتم سمت دروازه که یهو...
لایکش به ۲۰ برسه؟♥️♥️♥️🫠
همون روزی که رفت اون طرف دیوار
یه شب بدون اینکه به کسی چیزی بگم خواستم برم اون طرف دیوار
جی وو یکی از نگهبان های دروازه ورودی بود
به هزار بدبختی راضیش کردم که بزاره برم ولی اونم گفت کلا اجازه دارم دو ساعت برم و سریع برگردم منم گفتم باشه
دروازه رو باز کرد و رفتم بیرون وایییی باورم نمیشد...
خیلییی خوشگل بود اصلا اونجور که میگفتن نبود،همه میگفتن اون طرف دیوار یه جای ترسناکه و همه جا رو مه گرفته و همیشه تاریکه
ولی اصلا اونطور که میگفتن نبود
جلوتر رفتم ولی یه چیزی خیلی عجیب بود
هرچی بیشتر میرفتم جلوتر هوا مه آلود تر میشد
داشتم اونجا میگشتم و اصلا حواسم به ساعت نبود به جی وو قول دادم که دو ساعته برمیگردم
زمانم تموم شده بود سریع باید برگردم بدو بدو رفتم سمت دروازه که یهو...
لایکش به ۲۰ برسه؟♥️♥️♥️🫠
۳.۰k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.