سانزو دستشو میزاره روی رونه پای ات
سانزو دستشو میزاره روی رونه پای ات
ات:*سرخ*
سانزو:رسیدیم*پیاده شد*
درو برای ات باز میکنه*
«جنتلمن»
ات پیاده شد و باهم رفتن تو خونه
ویو خونه
سانزو:خب برو روی تخت منتظر باش تا بیام
ات:او... اوکی
ات میره روی تخت
ویو ات
یعنی میخواد چیکار کنه
با صدای سانزو به خودش اومد*
سانزو:خب فکر کنم فهمیدی میخام چیکار کنم
ات:ا.. اره
سانزو:ات رو میبوسه
نمیخاستم همکاری کنم ولی خودمم تحریک شدم
ات:همکاری*
رکبعلی
حوصله ندارم بنویسم
ات:*سرخ*
سانزو:رسیدیم*پیاده شد*
درو برای ات باز میکنه*
«جنتلمن»
ات پیاده شد و باهم رفتن تو خونه
ویو خونه
سانزو:خب برو روی تخت منتظر باش تا بیام
ات:او... اوکی
ات میره روی تخت
ویو ات
یعنی میخواد چیکار کنه
با صدای سانزو به خودش اومد*
سانزو:خب فکر کنم فهمیدی میخام چیکار کنم
ات:ا.. اره
سانزو:ات رو میبوسه
نمیخاستم همکاری کنم ولی خودمم تحریک شدم
ات:همکاری*
رکبعلی
حوصله ندارم بنویسم
۳.۱k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.