چند پارتی تهیونگ پارت ۴
_کوچولو خودتی
کسی داره اینو میگه که به زور از کی/رم بلند تر شده
_عههههه بی ادب
خوب راست میگم
_ایشش عروسکمو بده
تهیونگ عروسک رو روی تخت پرتاب کرد.
دختر برگشت تا عروسک و بگیره ولی پسر پیش دستی کرد و کمر دختر رو گرفت، سرش رو به صورت اون نزدیک کرد و بوسه ای شیرین رو اغاز کرد.
دختر تقلا میکرد تا از این بوسه فرار کنه ولی پسر اونو محکم گرفته بود. پسر لبای معشوقش رو با عشق می/مکید. اما دختر همراهی نمیکرد. پسر لب پایین دختر رو به دندون گرفت تا به دختر بفهمونه که همراهی کنه ولی اون(دختر) لحباز تر از این حرفا بود. بعد از ۵مین بوسه، پسر، برای نفس گرفتن، از لبای معشوقش دل کند. دختر نفس نفس میزد، لپاش گل انداخته بود و از نگاه کردن به چشای پسر خودداری میکرد.
_ه.. هی تو حق نداشتی منو ببوسی(سرش پایینه)
کی گفته؟
_من گفتم
و شما چیکاره ای؟
_صاحبشون
(خنده) بیب تو خودتم مال منی
_نخیر
لایک یادت نره ستاره☆❤
کسی داره اینو میگه که به زور از کی/رم بلند تر شده
_عههههه بی ادب
خوب راست میگم
_ایشش عروسکمو بده
تهیونگ عروسک رو روی تخت پرتاب کرد.
دختر برگشت تا عروسک و بگیره ولی پسر پیش دستی کرد و کمر دختر رو گرفت، سرش رو به صورت اون نزدیک کرد و بوسه ای شیرین رو اغاز کرد.
دختر تقلا میکرد تا از این بوسه فرار کنه ولی پسر اونو محکم گرفته بود. پسر لبای معشوقش رو با عشق می/مکید. اما دختر همراهی نمیکرد. پسر لب پایین دختر رو به دندون گرفت تا به دختر بفهمونه که همراهی کنه ولی اون(دختر) لحباز تر از این حرفا بود. بعد از ۵مین بوسه، پسر، برای نفس گرفتن، از لبای معشوقش دل کند. دختر نفس نفس میزد، لپاش گل انداخته بود و از نگاه کردن به چشای پسر خودداری میکرد.
_ه.. هی تو حق نداشتی منو ببوسی(سرش پایینه)
کی گفته؟
_من گفتم
و شما چیکاره ای؟
_صاحبشون
(خنده) بیب تو خودتم مال منی
_نخیر
لایک یادت نره ستاره☆❤
۳.۱k
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.