torture
#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#کلیپ#کرانچ#کیوت#سیدراما#عاشقانه#بامزه#بی_تی_اس#بلک_پینگ#اکسو#ایتیزی#بلک_پینک#آزادی#موکبانگ#کره#باحال#بی_تی_اس#آنباکسینگ#فوداسمر#اسلایم#دی_او#نامجون#جین#شوگا#جی_هوب#جیمین#عاشقانه#عشق#جان_فدا#نیکا_ساکرمی#مهسا_امینی#مادر#تنهایی#افسردگی#غمگین#شاد#اسلوموشن#کارما#سپهر_خلسه#رضا_پیشرو#امیر_تتلو
torture
Part ¹
ویو ا/ت
لگد محکمی ب در کوبیدم که در با شتاب باز شد.دو تا نگهبان که اندازه هرکول بودن جلوی در اصلی وایساده بودن و داشتن شلیک میکردن.پشت دیوار وایسادم تا صدای گلوله ها قطع شد،سریع از پشت دیوار در اومدم و یه گلوله تو مخ هرکدومشون خالی کردم.سریع سمت در دویدم که همون موقع سه چار تا آدم هیکلی با تفنگ جلو اومدن.آدمی نبودم ک بترسم و جا بزنم ولی خب سیاست...
دستامو بالا گرفتم که فکر کنن نمیخام هیچکاری بکنم،با احتیاط قدم برمی داشتن و این منو خسته میکرد.به محض اینکه دستشونو پایین اوردن سمت مردی که به نظر میومد لیدرشونه تفنگو گرفتم.تعجب زده سر جاشون وایساده بودن ک اون مردی که اسلحه روش بود با صدای بلندی ک انگار داشت با کسی که ارثیه باباشو خورده حرف میزد گفت
_چیکار می کنید عوضیا،اسلحه هاتونو بندازین
همشون با ترس اسلحه هاشونو زمین گذاشتن ب غیر یه نفر،اسلحشو به سمتم گرفت ک صدای پر از نفرت و خشمش بلند شد
_عوضییی،مگه با تو نیستم میگم اسلحتو بنداز
پوزخند صدا داری زدم و گفتم
-مث اینکه از بازی خوشت میاد،من که عاشق کشتنم،تموم کردن کار رئیستم مث آب خوردن میمونه.ولی بدم نمیاد تورم یکمی اذیت کنم و بعد بفرستمت پیش رئیست کوچولو.
معلوم بود چقد عصبانیه،نفسای صدا داری میکشید
-خب کوچولو،چیکار کنیم؟اول رئیست بعد تو یا اول تو بعد رئیست
نیشخندی زد و گفت
+تو فقط یه دختری،میفهمی؟یه دختر.فک کردی چه غلطی میتونی بکنی؟
دندونامو روی هم فشار دادم و با صدای که نفرت توش موج میزد گفتم
-خیلی دوس داری ببینی این دختر چیکارا میتونه بکنه،نه؟پس بزار نشونت بدم
با شتاب پامو پشت پای رئیسشون زدم که با صورت زمین خورد.روش وایسادم و با گلوله تک تکشونو کشتم به غیر از اون پسره.گلوله ای تو پای رئیسشون خالی کردم تا نتونه راه بره که صدای عربده و فحشاش بلند شد
با قدمای آروم سمت اون پسره رفتم و گفتم
-خب حالا این دختر باید با یه آدم آشغال مثل تو چیکار کنه.هوم؟
صدای قدمای کسیو از پشتم حس کردم
همون موقع....
torture
Part ¹
ویو ا/ت
لگد محکمی ب در کوبیدم که در با شتاب باز شد.دو تا نگهبان که اندازه هرکول بودن جلوی در اصلی وایساده بودن و داشتن شلیک میکردن.پشت دیوار وایسادم تا صدای گلوله ها قطع شد،سریع از پشت دیوار در اومدم و یه گلوله تو مخ هرکدومشون خالی کردم.سریع سمت در دویدم که همون موقع سه چار تا آدم هیکلی با تفنگ جلو اومدن.آدمی نبودم ک بترسم و جا بزنم ولی خب سیاست...
دستامو بالا گرفتم که فکر کنن نمیخام هیچکاری بکنم،با احتیاط قدم برمی داشتن و این منو خسته میکرد.به محض اینکه دستشونو پایین اوردن سمت مردی که به نظر میومد لیدرشونه تفنگو گرفتم.تعجب زده سر جاشون وایساده بودن ک اون مردی که اسلحه روش بود با صدای بلندی ک انگار داشت با کسی که ارثیه باباشو خورده حرف میزد گفت
_چیکار می کنید عوضیا،اسلحه هاتونو بندازین
همشون با ترس اسلحه هاشونو زمین گذاشتن ب غیر یه نفر،اسلحشو به سمتم گرفت ک صدای پر از نفرت و خشمش بلند شد
_عوضییی،مگه با تو نیستم میگم اسلحتو بنداز
پوزخند صدا داری زدم و گفتم
-مث اینکه از بازی خوشت میاد،من که عاشق کشتنم،تموم کردن کار رئیستم مث آب خوردن میمونه.ولی بدم نمیاد تورم یکمی اذیت کنم و بعد بفرستمت پیش رئیست کوچولو.
معلوم بود چقد عصبانیه،نفسای صدا داری میکشید
-خب کوچولو،چیکار کنیم؟اول رئیست بعد تو یا اول تو بعد رئیست
نیشخندی زد و گفت
+تو فقط یه دختری،میفهمی؟یه دختر.فک کردی چه غلطی میتونی بکنی؟
دندونامو روی هم فشار دادم و با صدای که نفرت توش موج میزد گفتم
-خیلی دوس داری ببینی این دختر چیکارا میتونه بکنه،نه؟پس بزار نشونت بدم
با شتاب پامو پشت پای رئیسشون زدم که با صورت زمین خورد.روش وایسادم و با گلوله تک تکشونو کشتم به غیر از اون پسره.گلوله ای تو پای رئیسشون خالی کردم تا نتونه راه بره که صدای عربده و فحشاش بلند شد
با قدمای آروم سمت اون پسره رفتم و گفتم
-خب حالا این دختر باید با یه آدم آشغال مثل تو چیکار کنه.هوم؟
صدای قدمای کسیو از پشتم حس کردم
همون موقع....
۱۷.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.