عشق حقیقی
(+)سلام من پارک ات هستم 18 سالمه
من خانواده ام رو از دست دادم اون تو 16 سالگی ولی هرچی ارث بود بهم رسید و من کلی پول دارم و دفاع شخصی بلدم مهربونم اما اگه کسی اذیتم بکنه خونش پای خودشه
(_) سلام من جئون جونگ کوک هستم پدرم مادم تو تصادف از دست دادم
و قلدر مدرسه هستم و همچنان مافیا لقبم هم درخشان در شبه
(×) سلام من کیم تهیونگ هستم قلدر مدرسه و دوست جونگ کوک و دستیارش تو مافیا لقبی ندارم اما بهم میگن ته
( فلش بک به صبح)
از خواب بیدار شدم رفتم wc کارای لازم رو انجام ذادم هوا خیلی سرد بود فرم مدرسه رو پوشیدم موهامو شونه میکردم که از پنجره دیدم داره بارون میاد لباس بافتنی ای رو فرم پوشیدم دیدم ساعت ۷
+واییییی دیرم شد
تا مدرسه دوییدم دیدم معلم هنوز نیومده نفس نفس میزدم که دوباره این پسر الدنگ اومد
_ ببین کی اومد ( پوزخند)
×....
+ باز چی میخوای حوصله دعوا ندارم
_ خوشامد گویی هم بده؟؟
× خوبی بهش نیومده
از زبان ات
دوباره شروع کرد از جونگ کوک خوشم نمیاد اذیت میکنه تهیونگ هم همینطور اما بهتر از اونه
*زنگ خورد که هر سه تاشون به کلاس رفتن
شنیدم معلممون امروز نیومده هدفونم رو گذاشتم دفتر رو از کیفم دراوردم و شروع کردم به نقاشی کشیدم داشتم نقاشی میکشیدم که یه نفر هدفونم رو از گوشم برداشت برگشتم دیدم جونگ کوکه
_ اوووو چه اهنگ باحالی
+پسش بده
_ نمیدم
+بده
_نمیدم
*داشتن بحث میکردن که یکی از بچه های کلاس خورد به ات و ات افتاد رو جونگ کوک
از زبان ات
اومدم هدفونم رو بگیرم یکی خورد بهم افتادم روش سه دقیقه همین طوری موندیم به خودم که اومدم بلند شدم دوییدم سمت حیاط مدرسه
از زبان جونگ کوک
وقتی افتاد رو محو چشماش شدم چشمای طوسیش منو به خودش جذب کرد وقتی به خودش اومد از روم بلند شد دویید بیرون
_ کیوت خر
× کوک چرا رو زمینی
از زبان تهیونگ
داشتم سیب میخوردم اومدم برم تو کلاس که ات دویید بیرون رفتم تو دیدم کوک رو زمینه صداش زدم جواب نداد یهو گفت کیوت خر با من بود؟؟
× کوکککک ( داد )
_ کر شدم چته
× نیم ساعته دارم صدات میزنم
_ خب چته
× چررر... وایسا حداقل گوش کن
از زبان جونگ کوک
اومدم برم سرجام بشینم دیدم تخته شاستی ات رو زمین وقتی برداشتم نقاشیش رو دیدم نقاشیش خیلی قشنگ بود یه خرگوش بود زیرش زده بود« دوست دارم بانی»
ادامه دارد...
چون فیک و پارت اوله شرطی نداره بعدی رو هم میزارم
من خانواده ام رو از دست دادم اون تو 16 سالگی ولی هرچی ارث بود بهم رسید و من کلی پول دارم و دفاع شخصی بلدم مهربونم اما اگه کسی اذیتم بکنه خونش پای خودشه
(_) سلام من جئون جونگ کوک هستم پدرم مادم تو تصادف از دست دادم
و قلدر مدرسه هستم و همچنان مافیا لقبم هم درخشان در شبه
(×) سلام من کیم تهیونگ هستم قلدر مدرسه و دوست جونگ کوک و دستیارش تو مافیا لقبی ندارم اما بهم میگن ته
( فلش بک به صبح)
از خواب بیدار شدم رفتم wc کارای لازم رو انجام ذادم هوا خیلی سرد بود فرم مدرسه رو پوشیدم موهامو شونه میکردم که از پنجره دیدم داره بارون میاد لباس بافتنی ای رو فرم پوشیدم دیدم ساعت ۷
+واییییی دیرم شد
تا مدرسه دوییدم دیدم معلم هنوز نیومده نفس نفس میزدم که دوباره این پسر الدنگ اومد
_ ببین کی اومد ( پوزخند)
×....
+ باز چی میخوای حوصله دعوا ندارم
_ خوشامد گویی هم بده؟؟
× خوبی بهش نیومده
از زبان ات
دوباره شروع کرد از جونگ کوک خوشم نمیاد اذیت میکنه تهیونگ هم همینطور اما بهتر از اونه
*زنگ خورد که هر سه تاشون به کلاس رفتن
شنیدم معلممون امروز نیومده هدفونم رو گذاشتم دفتر رو از کیفم دراوردم و شروع کردم به نقاشی کشیدم داشتم نقاشی میکشیدم که یه نفر هدفونم رو از گوشم برداشت برگشتم دیدم جونگ کوکه
_ اوووو چه اهنگ باحالی
+پسش بده
_ نمیدم
+بده
_نمیدم
*داشتن بحث میکردن که یکی از بچه های کلاس خورد به ات و ات افتاد رو جونگ کوک
از زبان ات
اومدم هدفونم رو بگیرم یکی خورد بهم افتادم روش سه دقیقه همین طوری موندیم به خودم که اومدم بلند شدم دوییدم سمت حیاط مدرسه
از زبان جونگ کوک
وقتی افتاد رو محو چشماش شدم چشمای طوسیش منو به خودش جذب کرد وقتی به خودش اومد از روم بلند شد دویید بیرون
_ کیوت خر
× کوک چرا رو زمینی
از زبان تهیونگ
داشتم سیب میخوردم اومدم برم تو کلاس که ات دویید بیرون رفتم تو دیدم کوک رو زمینه صداش زدم جواب نداد یهو گفت کیوت خر با من بود؟؟
× کوکککک ( داد )
_ کر شدم چته
× نیم ساعته دارم صدات میزنم
_ خب چته
× چررر... وایسا حداقل گوش کن
از زبان جونگ کوک
اومدم برم سرجام بشینم دیدم تخته شاستی ات رو زمین وقتی برداشتم نقاشیش رو دیدم نقاشیش خیلی قشنگ بود یه خرگوش بود زیرش زده بود« دوست دارم بانی»
ادامه دارد...
چون فیک و پارت اوله شرطی نداره بعدی رو هم میزارم
۱۷.۳k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.