فیک جیمین و رزی ( عشق تمام نشدنی ) پارت ۵ آخر
جیمین : ی فکری به ذهنم رسید که باید حتما می رفتم خونه رزی ...
وقتی رسیدم به رزی گفتم که رزی چطوره ی لایو بگیریم
و ازدواجمون رو بگیم ؟
_ آ...آ...آره ... چ ....چ...چرا که نه ؟
_ پس باشه امروز پیشت می مونم که شب برگذار کنیم لایو رو ...
( سه ساعت بعد )
رزی : لایو رو برگذار کردیم و بعد همه بلینک ها و آرمی ها هی میگفتن که تو با جیمین رابطه داری ؟
جیمین : ی هو رزی بهم علامت داد که من بیام منم از اتاق خوابمون که داشتم می اومدم به بلینک ها و آرمی ها سلام دادم و
بهشون گفتم که من و رزی با هم رابطه داریم و می دونم الان شاید ۶ نفر از اعضای بی تی اس دارن می بینم و شاید تعجب کردن ولی ما باهم نامزد کردیم و می خوایم در این هفته عروسی بگیریم ...
و ی زره لایو طول دادیم و بعد لایو رو قط کردیم ...
( روز عروسی )
رزی : یسا داشت لباس عروسیم رو درست میکرد و جیمین و تهیونگ داشتن برای عروسی تدارک می دیدن ...
بلاخره عروسی شد و ما تمام بلینک و آرمی ها رو دعوت کردیم و تهیونگ و جونگ کوک و جین و جی هوپ و نامجون و شوگا رو دعوت کردیم و با اعضای گروه بلک پینک ...
و ما به آرزوی ۵ سالمون رسیدیم ...
💜💜💜
وقتی رسیدم به رزی گفتم که رزی چطوره ی لایو بگیریم
و ازدواجمون رو بگیم ؟
_ آ...آ...آره ... چ ....چ...چرا که نه ؟
_ پس باشه امروز پیشت می مونم که شب برگذار کنیم لایو رو ...
( سه ساعت بعد )
رزی : لایو رو برگذار کردیم و بعد همه بلینک ها و آرمی ها هی میگفتن که تو با جیمین رابطه داری ؟
جیمین : ی هو رزی بهم علامت داد که من بیام منم از اتاق خوابمون که داشتم می اومدم به بلینک ها و آرمی ها سلام دادم و
بهشون گفتم که من و رزی با هم رابطه داریم و می دونم الان شاید ۶ نفر از اعضای بی تی اس دارن می بینم و شاید تعجب کردن ولی ما باهم نامزد کردیم و می خوایم در این هفته عروسی بگیریم ...
و ی زره لایو طول دادیم و بعد لایو رو قط کردیم ...
( روز عروسی )
رزی : یسا داشت لباس عروسیم رو درست میکرد و جیمین و تهیونگ داشتن برای عروسی تدارک می دیدن ...
بلاخره عروسی شد و ما تمام بلینک و آرمی ها رو دعوت کردیم و تهیونگ و جونگ کوک و جین و جی هوپ و نامجون و شوگا رو دعوت کردیم و با اعضای گروه بلک پینک ...
و ما به آرزوی ۵ سالمون رسیدیم ...
💜💜💜
۵.۹k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.