part 19
بازو هاشو گرفتم و روبه روم ایستاده بود
اشک بود که از چشمای یونا میارید و انگار تمومی نداشت از خالش منم بغضم گرفته بود از اینکه این همه ادم پست و عوضی ای ام از خودم بدم میومد بغضم شکستو اشکام از چشمام در رفتن
یونا با بین اون همه اشک یه پوزخندی زد
+ عع توهم بلدی گریه کنی ؟
_ چیه خوشت میاد اشکامو ببینی؟
+ اره خیلی، خیلی خوشم میاد
_ تو باعث این اشکای منی یونا توو
+ عع پس دلیل اشکای من چی؟ دلیلش کیه؟
_ اوکی، اوکی غلط کردم خوبه ببخش منو
صورتمو بردم نزدیکش
_ توهم بزن. خوبه؟ اصن دوتا بزن سه تا بزن هرچقد میخوای بزن
نزاشت حرفم از دهنم بیوفته که دستشو بلند کرد. آماده برخورد سیلیش به صورتم بودم که دستشو درست نزدیک صورتم نگه داشت. دستشو اورد پایین و اشکاشو پاک کرد
+ من مثل تو ادم عوضی ای نیستم
این حرفش انگار قلبمو له کرد.
روشو بر گردوند و ازم دور شد. راست میگفت من عوضی ام که بی دلیل روی ی دختر بی گناه دست بلند می کنم.
_ اره تو راست میگی
و صداش زدم
_ یونا
برگشت سمتم. ازم فاصله داشت.
با سرعت دوییدم سمتش و تو بغلم گرفتمش و چرخوندمش.
وقتی گذاشتمش زمین دوباره اشک بود که چشمای یونا میومد. دستامو قاب صورتش کردم
_ بهت گفتم که اشکات عذابم میده؟
+ بهت گفتم که دست سنگینی داری و باعث میشی عذاب بکشم؟
_ غلط کردم خوبه؟
نذاشتم ادامه بده و لب هاشو مهمون لبام کردم
با اینکه باهم راه نمیومد تو کیس رفتن ولی من تمام زورمو گذاشتم واسه لباش
وقتی نفس کم اوردم ازش جدا شدم، اونم نفس کم اورده بود ولی اخرای کیس اونم همراهیم کرد
در طول بوسه هام بادشتاش گردنمو گرفته بود و معلوم بود که این ناخواستس
طعم لباش واقعا دیوونه کنندس...
...............................................
اشک بود که از چشمای یونا میارید و انگار تمومی نداشت از خالش منم بغضم گرفته بود از اینکه این همه ادم پست و عوضی ای ام از خودم بدم میومد بغضم شکستو اشکام از چشمام در رفتن
یونا با بین اون همه اشک یه پوزخندی زد
+ عع توهم بلدی گریه کنی ؟
_ چیه خوشت میاد اشکامو ببینی؟
+ اره خیلی، خیلی خوشم میاد
_ تو باعث این اشکای منی یونا توو
+ عع پس دلیل اشکای من چی؟ دلیلش کیه؟
_ اوکی، اوکی غلط کردم خوبه ببخش منو
صورتمو بردم نزدیکش
_ توهم بزن. خوبه؟ اصن دوتا بزن سه تا بزن هرچقد میخوای بزن
نزاشت حرفم از دهنم بیوفته که دستشو بلند کرد. آماده برخورد سیلیش به صورتم بودم که دستشو درست نزدیک صورتم نگه داشت. دستشو اورد پایین و اشکاشو پاک کرد
+ من مثل تو ادم عوضی ای نیستم
این حرفش انگار قلبمو له کرد.
روشو بر گردوند و ازم دور شد. راست میگفت من عوضی ام که بی دلیل روی ی دختر بی گناه دست بلند می کنم.
_ اره تو راست میگی
و صداش زدم
_ یونا
برگشت سمتم. ازم فاصله داشت.
با سرعت دوییدم سمتش و تو بغلم گرفتمش و چرخوندمش.
وقتی گذاشتمش زمین دوباره اشک بود که چشمای یونا میومد. دستامو قاب صورتش کردم
_ بهت گفتم که اشکات عذابم میده؟
+ بهت گفتم که دست سنگینی داری و باعث میشی عذاب بکشم؟
_ غلط کردم خوبه؟
نذاشتم ادامه بده و لب هاشو مهمون لبام کردم
با اینکه باهم راه نمیومد تو کیس رفتن ولی من تمام زورمو گذاشتم واسه لباش
وقتی نفس کم اوردم ازش جدا شدم، اونم نفس کم اورده بود ولی اخرای کیس اونم همراهیم کرد
در طول بوسه هام بادشتاش گردنمو گرفته بود و معلوم بود که این ناخواستس
طعم لباش واقعا دیوونه کنندس...
...............................................
۵.۵k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.