از بیم افتراق تو در آب و آتشم
از بیم افتراق تو در آب و آتشم
عاشق نبوده ای که بدانی چه می کشم
هر لحظه می گزد دل صد پاره را غمت
باشد ، که بی تو با تب آلام تو خوشم
ای مهربان تر از شرر زخم های من
در هجر زخم تازه ای از تو مشوّشم
عاشق کشی اگر که شده رسم عاشقی
من را بکُش که عاشق این مرگ دلکشم
آزرده ای اگر چه دلم را ولی هنوز
پر می کشد بسوی دلت قلب سرکشم
ماهی نماند بی تو سپهر شب مرا
دور از عذار ماه تو خورشید مه وشم
من را ز غلّ و مکر رقیبان ملال نیست
داند خدا که در ره عشق تو بی غشم
#مرتضی_شاکری
عاشق نبوده ای که بدانی چه می کشم
هر لحظه می گزد دل صد پاره را غمت
باشد ، که بی تو با تب آلام تو خوشم
ای مهربان تر از شرر زخم های من
در هجر زخم تازه ای از تو مشوّشم
عاشق کشی اگر که شده رسم عاشقی
من را بکُش که عاشق این مرگ دلکشم
آزرده ای اگر چه دلم را ولی هنوز
پر می کشد بسوی دلت قلب سرکشم
ماهی نماند بی تو سپهر شب مرا
دور از عذار ماه تو خورشید مه وشم
من را ز غلّ و مکر رقیبان ملال نیست
داند خدا که در ره عشق تو بی غشم
#مرتضی_شاکری
۱۱.۹k
۲۰ دی ۱۴۰۱