پلیس خلافکار
پلیس خلافکار
*<My criminal police>*
پارت ۲
جونگ کوک:برو بشین
ا.ت:ولی
جونگ کوک:میخوام لباس بپوشم پس وقت داری بری بشینی من رفتم
ا.ت:
پسره رفت تو اتاق و منم رفتم تو سالن خونه کوچیکی داشت ولی آدم ذهنش باز میشد ... عین همون دست شویی خودمونه
رو مبل سه نفره نشستم و درو دیوار و نگاه میکردم
بعد دو دقیقه پسره اومد
جونگ کوک:چایی میخوری
ا.ت:یه قهوه
ا.ت:اومد نشست ولی تو سینی آب بود
ا.ت:اینکه آبه:/
جونگ کوک:آره چون قرار بود بگی نه ممنون
ا.ت: ... عا
جونگ کوک:خوب تو خونم چیکار میکنی؟
ا.ت:خ خوب ... چند تا از پسرای منحرف دنبالم بودن
جونگ کوک: عا خوب
ا.ت:بعد برای اینکه قایم بشم اومدم اینجا
جونگ کوک:ولی در بسته بود
ا.ت:مگه درت قفلش خراب نیست؟
جونگ کوک:عا چ چرا
ا.ت:خوب پس باز کردنش کار سختی نیست
جونگ کوک:
دختر باحالی بود ولی یکم رو مخه متاسفانه
نشسته بودیم و داشتیم آبمونو میخوردیم دلتون نخواد بعد از تموم شدن آب دختره بلند شد
ا.ت:خوب من دیگه برم
جونگ کوک:وایسا ... مطمئنی اون پسرا رفتن؟
ا.ت:آره
جونگ کوک:
تلفنم و از تو جیبم بیرون آوردم و دادم به دختره
ا.ت:عم ...
جونگ کوک:شمارت
ا.ت:برای چی؟
جونگ کوک:اگه کمکی چیزی خواستی
ا.ت:عا باشه
جونگ کوک:
بعد از شماره اسمشو پرسیدم
ا.ت ا.ت ا.ت اسمش قشنگه
ا.ت:اسم تو چیه؟
جونگ کوک:من؟جونگ کوک
ا.ت:من گوشیمو تو خونه جا گذاشتم میشه رو یه کاغذ بنویسین برام
جونگ کوک:بله حتما
ا.ت:
آره من که تلفن ندارم ... با افتخار
از خونه اومدم بیرون و به سمت خو ... جوب راه افتادم
لایک؟ :(
*<My criminal police>*
پارت ۲
جونگ کوک:برو بشین
ا.ت:ولی
جونگ کوک:میخوام لباس بپوشم پس وقت داری بری بشینی من رفتم
ا.ت:
پسره رفت تو اتاق و منم رفتم تو سالن خونه کوچیکی داشت ولی آدم ذهنش باز میشد ... عین همون دست شویی خودمونه
رو مبل سه نفره نشستم و درو دیوار و نگاه میکردم
بعد دو دقیقه پسره اومد
جونگ کوک:چایی میخوری
ا.ت:یه قهوه
ا.ت:اومد نشست ولی تو سینی آب بود
ا.ت:اینکه آبه:/
جونگ کوک:آره چون قرار بود بگی نه ممنون
ا.ت: ... عا
جونگ کوک:خوب تو خونم چیکار میکنی؟
ا.ت:خ خوب ... چند تا از پسرای منحرف دنبالم بودن
جونگ کوک: عا خوب
ا.ت:بعد برای اینکه قایم بشم اومدم اینجا
جونگ کوک:ولی در بسته بود
ا.ت:مگه درت قفلش خراب نیست؟
جونگ کوک:عا چ چرا
ا.ت:خوب پس باز کردنش کار سختی نیست
جونگ کوک:
دختر باحالی بود ولی یکم رو مخه متاسفانه
نشسته بودیم و داشتیم آبمونو میخوردیم دلتون نخواد بعد از تموم شدن آب دختره بلند شد
ا.ت:خوب من دیگه برم
جونگ کوک:وایسا ... مطمئنی اون پسرا رفتن؟
ا.ت:آره
جونگ کوک:
تلفنم و از تو جیبم بیرون آوردم و دادم به دختره
ا.ت:عم ...
جونگ کوک:شمارت
ا.ت:برای چی؟
جونگ کوک:اگه کمکی چیزی خواستی
ا.ت:عا باشه
جونگ کوک:
بعد از شماره اسمشو پرسیدم
ا.ت ا.ت ا.ت اسمش قشنگه
ا.ت:اسم تو چیه؟
جونگ کوک:من؟جونگ کوک
ا.ت:من گوشیمو تو خونه جا گذاشتم میشه رو یه کاغذ بنویسین برام
جونگ کوک:بله حتما
ا.ت:
آره من که تلفن ندارم ... با افتخار
از خونه اومدم بیرون و به سمت خو ... جوب راه افتادم
لایک؟ :(
۲.۵k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.