چن پارتی * وقتی با هم دعوا کردید * p2
استایل 2 ا. ت, استایل 3 هیون, استایل 4 یونجون, استایل 5 هانول
ویو ا. ت
اوف چقد گرمه رفتم یه دوش 10 مینی گرفتم لباسمو عوض کردم ی ارایش ملایم کردم عطرمو زدم زنگ زدم به هانول بیاد دنبالم
#خدای من چقد خوشگل شدی
+تروخدا رسیدیم زیاد نخ. وریا
#خیالت چسب
ویو هیون
تا ساعت 9 خوابیده بودم پا شدیم دیدم ساعت نهه لباسمو عوض کردم زدم بیرون
*رسیدن بار
( یونجونم با هانول ر.ابطه داره)
$سلام هانی چطوری
#خوبم تو چطوری یونجونیی
#اوپا دلم برات تنگ شده بود
$منم بیب ( ل. بشو گذاش رو ل. بش کوتاه ب. وسید)
هیون و ا. ت ساکتن...
#ا. ت راحت باش کتتو دربیار
+خیلی خوب
+(متوجه نگاه های جدی و عصبی هیون)
+هانول یادت نره چی بهم گفتی تو ماشینا
#نگران نباش
+(هیمینجوری میخورد)
#بریم ات. اق یونجوننن د. دی لطفن
$براید استایل بغلش کرد بردش رو ت. خت و خودتون میدونید...
حالا دیگه ا. ت و هیون تنها بودن
_بیب مگه نگفتم حق نداری بیای با. ر ( عصبی)
+ مگه دسته توعه مرتیکه ( هعی ما از خدامونه هیون با ما ی کلمه حرف بزنه اون وق تو؟...)
_برات دارم ب. دگرل
دستشو محکم گرف بردش ی اتاق خالی درو قفل کرد
_باز میخوای بگی من چ ربطی داره؟ نشونت میده ( نیشخند)
ویو ا. ت
از ل. بام شروع کرد همینجوری داش میرف پایین رسید ب گ. ردنم ک. یس مارکای دردناک میزاش اما میدونستم نا. له کنم بیشتر ت. حریک میشه...
(دیگه بقیه اش با ذهن منحرف خودتون...)
پارت بعدیم هستاااااا
ویو ا. ت
اوف چقد گرمه رفتم یه دوش 10 مینی گرفتم لباسمو عوض کردم ی ارایش ملایم کردم عطرمو زدم زنگ زدم به هانول بیاد دنبالم
#خدای من چقد خوشگل شدی
+تروخدا رسیدیم زیاد نخ. وریا
#خیالت چسب
ویو هیون
تا ساعت 9 خوابیده بودم پا شدیم دیدم ساعت نهه لباسمو عوض کردم زدم بیرون
*رسیدن بار
( یونجونم با هانول ر.ابطه داره)
$سلام هانی چطوری
#خوبم تو چطوری یونجونیی
#اوپا دلم برات تنگ شده بود
$منم بیب ( ل. بشو گذاش رو ل. بش کوتاه ب. وسید)
هیون و ا. ت ساکتن...
#ا. ت راحت باش کتتو دربیار
+خیلی خوب
+(متوجه نگاه های جدی و عصبی هیون)
+هانول یادت نره چی بهم گفتی تو ماشینا
#نگران نباش
+(هیمینجوری میخورد)
#بریم ات. اق یونجوننن د. دی لطفن
$براید استایل بغلش کرد بردش رو ت. خت و خودتون میدونید...
حالا دیگه ا. ت و هیون تنها بودن
_بیب مگه نگفتم حق نداری بیای با. ر ( عصبی)
+ مگه دسته توعه مرتیکه ( هعی ما از خدامونه هیون با ما ی کلمه حرف بزنه اون وق تو؟...)
_برات دارم ب. دگرل
دستشو محکم گرف بردش ی اتاق خالی درو قفل کرد
_باز میخوای بگی من چ ربطی داره؟ نشونت میده ( نیشخند)
ویو ا. ت
از ل. بام شروع کرد همینجوری داش میرف پایین رسید ب گ. ردنم ک. یس مارکای دردناک میزاش اما میدونستم نا. له کنم بیشتر ت. حریک میشه...
(دیگه بقیه اش با ذهن منحرف خودتون...)
پارت بعدیم هستاااااا
۵.۷k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳