اشک های خاکستری
#پارت۱۸
#جونگکوک
سیگارمو با فشار دادن ب شیشه پنجره خاموشش کردم... هوای پاییزی و آشفته سئول.. پشت شیشه به مردمای خاکستری خیره شدم..
" مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا... "
اون از جین ک دم به دقیقه زنگ میزنه.. اینم از مینهو که بخوای هم پیداش نمیشه... از وقتی رفته فرانسه کلا تغییر کرده.. نه دیگه اطراف بکهو پیدا میشه نه با من حرف میزنه..
حداقل پیامامو دیرم که باشه سین میزنه جواب میده..
" چه مرگته مینهو؟! خواستم ازت تشکر کنم... دختره رو بفرست عمارت من "
دستمو گذاشتم روی قلب نامردم... از همون اولش نامرد بود.. بعد چند سال هنوزم آروم نبود...
ماشین بکهو اون پایین باعث شد پوزخند دردناکی بزنم.. اونم قربانی بود.. ولی برای ترحم زیادی عوضی بود...
از ماشین اومد بیرون.. سرشو گرفت بالا و چشماشو بین پنجره ها چرخوند... منو دید... عصبی بود.. اومد بالا..
چند دقیقه بعدش در زدن..
£ ارباب جعون.. آقای بکهو اومدن
_ بگو بیاد تو
... در با شتاب باز شد..
* یاا جونگکوک مینهو رو کشوندی آوردی اینجا تا اون کوفتیو امضا کنه؟؟ آخه چرا پای اون بدبختو کشیدی وسط؟!
خونسرد لب زدم..
_ سگایی مثل تو همیشه دور جونورای فاسد جمع میشن؟!
* الان مینهو جونور فاسد شد واست؟؟
_ هر کی که اونموقع عمو رو ترجیح داد بهم.. جونور فاسده...
الان هرچقدم مثل توله سگای گرسنه دم تکون بدن بهم نگرشم تغییر نمیکنه.. از چشمم افتادین همتون...
#جونگکوک
سیگارمو با فشار دادن ب شیشه پنجره خاموشش کردم... هوای پاییزی و آشفته سئول.. پشت شیشه به مردمای خاکستری خیره شدم..
" مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطفا بعدا... "
اون از جین ک دم به دقیقه زنگ میزنه.. اینم از مینهو که بخوای هم پیداش نمیشه... از وقتی رفته فرانسه کلا تغییر کرده.. نه دیگه اطراف بکهو پیدا میشه نه با من حرف میزنه..
حداقل پیامامو دیرم که باشه سین میزنه جواب میده..
" چه مرگته مینهو؟! خواستم ازت تشکر کنم... دختره رو بفرست عمارت من "
دستمو گذاشتم روی قلب نامردم... از همون اولش نامرد بود.. بعد چند سال هنوزم آروم نبود...
ماشین بکهو اون پایین باعث شد پوزخند دردناکی بزنم.. اونم قربانی بود.. ولی برای ترحم زیادی عوضی بود...
از ماشین اومد بیرون.. سرشو گرفت بالا و چشماشو بین پنجره ها چرخوند... منو دید... عصبی بود.. اومد بالا..
چند دقیقه بعدش در زدن..
£ ارباب جعون.. آقای بکهو اومدن
_ بگو بیاد تو
... در با شتاب باز شد..
* یاا جونگکوک مینهو رو کشوندی آوردی اینجا تا اون کوفتیو امضا کنه؟؟ آخه چرا پای اون بدبختو کشیدی وسط؟!
خونسرد لب زدم..
_ سگایی مثل تو همیشه دور جونورای فاسد جمع میشن؟!
* الان مینهو جونور فاسد شد واست؟؟
_ هر کی که اونموقع عمو رو ترجیح داد بهم.. جونور فاسده...
الان هرچقدم مثل توله سگای گرسنه دم تکون بدن بهم نگرشم تغییر نمیکنه.. از چشمم افتادین همتون...
۱.۸k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.