خون اشام کیوت پارت ۲۰
+هورااااا
رفتم توی اتاق پیش جیا
دیدم جیا داره با گوشیش بازی میکنه
+ جیا
=....
+ جیاااااااااااااا
= یا خدااا سکته کردم پدصگ چته
+ ببین من و جیمین میخوایم بریم بیرون تا چیزی برای خوردن پیدا کنیم..
= خب...
+ تو هم میای یا نه؟
= ببین لینا جان چون بنده خیلی گشاد تشریف دارم....توی خونه میمونم
+ 🗿
+ اوکی حالا گمشو که میخوام لباس عوض کنم
جیا رف و منم خوشبختانه توی کیف مدرسم چند دست لباس و شلوار داشتم
اونا رو پوشیدم چون من صورتم سفیده خیلی کم ارایش کردم
از زبان جیمین:
لینا رفت حاضرشه منم رفتم اتاقم و لباس و شلوارمو پوشیدم و رفتم پایین و منتظر بودم تا لینا حاضر شه
از زبان لینا:
رفتم پایین و دیدم جیمین روی کاناپه نشسته..وااااییی خیلی جذاب شده بودد..اوفف لینا سعی کن خونسرد رفتار کنی
+ خب من اماده شدم
_ باشه بریم
لز زبان جیمین:
خیلی خوشگل شده بود و نمیتونستم چشمم رو ازش بردارم...اههه من چم شده
از زبان راوی:
لینا و جیمین رفتن بیرون که....
۲۵ تا لایک 😁
لباس جیمین و لینا
رفتم توی اتاق پیش جیا
دیدم جیا داره با گوشیش بازی میکنه
+ جیا
=....
+ جیاااااااااااااا
= یا خدااا سکته کردم پدصگ چته
+ ببین من و جیمین میخوایم بریم بیرون تا چیزی برای خوردن پیدا کنیم..
= خب...
+ تو هم میای یا نه؟
= ببین لینا جان چون بنده خیلی گشاد تشریف دارم....توی خونه میمونم
+ 🗿
+ اوکی حالا گمشو که میخوام لباس عوض کنم
جیا رف و منم خوشبختانه توی کیف مدرسم چند دست لباس و شلوار داشتم
اونا رو پوشیدم چون من صورتم سفیده خیلی کم ارایش کردم
از زبان جیمین:
لینا رفت حاضرشه منم رفتم اتاقم و لباس و شلوارمو پوشیدم و رفتم پایین و منتظر بودم تا لینا حاضر شه
از زبان لینا:
رفتم پایین و دیدم جیمین روی کاناپه نشسته..وااااییی خیلی جذاب شده بودد..اوفف لینا سعی کن خونسرد رفتار کنی
+ خب من اماده شدم
_ باشه بریم
لز زبان جیمین:
خیلی خوشگل شده بود و نمیتونستم چشمم رو ازش بردارم...اههه من چم شده
از زبان راوی:
لینا و جیمین رفتن بیرون که....
۲۵ تا لایک 😁
لباس جیمین و لینا
۱۴.۰k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.