جونگکوک: بگذریم ولی خیلی خوشگل شده
جونگکوک: بگذریم ولی خیلی خوشگل شده
تهیونگ: اره نظر تو چیه نینا
نینا: اوهوم اتاق من حاضر هست
جونگکوک: اره
نینا: بازم ممنون
جونگکوک: باش
ات: در همون حین دیوونه شده بود
ات: سوجین (بچه ها سوجین تو فیلم پنت هوس نیست هیچ اسمی به ذهنم نمیرسه)
ات: سوجین یک بار دیگه میپرسم برای کی کار میکنی؟
سوجین: نــ.مـی. گــم
ات: نمیخوام از راه دیگه وارد شم بگو (داد)
سوجین: میخوای چه گو... هی بخوری ها
ات: سوجین خودت مجبورم کردی هرچی بی احترامی کردی چیزی نگفتم حالا نوبت منه
شلاق زنجیری رو برداشتم
ات: سوجین معذرت میخوام
و به بدنش ضربه زدم
چاقو رو برداشتم و رو پاهاش میکشیدم روی پاهاش پر از خون بود
ویو ات
سرم رو نزدیک گوش سوجین کردم
ات: میذونی برات احترام قائل ام واگر نه مرده بودی
به دکتر سانگ یو گفتم بیاد
ات: سلام دکتر
سانگ یو: هی چیکار کردی باهاش
ات: سرت تو کار خودت باشه
سانگ یو: بی اعصاب
ات: زود باش
روی میز سوجین برگه گذاشتم
متن نامه:
پارک سوجین وقتی خوب شدی سریع از عمارت برو دوست ندارم اتفاقی بیوفته
و اینکه پول داخل کشو هست بردار و برو
رفتم به عمارت جنگلی
ات: دلم براش تنگ شده بود
جئون: منم برای تو سلام
ات: تو اینجا چی میخوای
جونگکوک: جواب سلام واجبه میدونی دیگه
ات: مسخره بازی درنیار چرا اومدی
جونگکوک: همسایگیمون مبارک
ات: حرف رو نپیچون چرا اومدی
و اینکه با این بادیگاردایی تو گذاشتی دم در معلومه تو رئیس اون خونه ای
جونگکوک: بله معلمه و اینکه نباید بیبی ام رو ببینم
میخواس ات رو بغل کنه
ات رفت عقب
به لکنت افتاده بود یا میتونم بگم بغض کرده بود
ات: نزدیکم نیا لطفا
جونگکوک: دیشب که خوب بغلم کرده بودی
گربه کوچولو
ات: برو لطفا برو
جونگکوک: به میسو گفتی امروز میری شهر بازی نمیخوای به قولت عمل کنی
ات: تو از کجا میدونی
جونگکوک: من هر جایی جاسوس دارم
ات: سوجین (زیر لب)
جونگکوک: دقیقا سوجین
تهیونگ: اره نظر تو چیه نینا
نینا: اوهوم اتاق من حاضر هست
جونگکوک: اره
نینا: بازم ممنون
جونگکوک: باش
ات: در همون حین دیوونه شده بود
ات: سوجین (بچه ها سوجین تو فیلم پنت هوس نیست هیچ اسمی به ذهنم نمیرسه)
ات: سوجین یک بار دیگه میپرسم برای کی کار میکنی؟
سوجین: نــ.مـی. گــم
ات: نمیخوام از راه دیگه وارد شم بگو (داد)
سوجین: میخوای چه گو... هی بخوری ها
ات: سوجین خودت مجبورم کردی هرچی بی احترامی کردی چیزی نگفتم حالا نوبت منه
شلاق زنجیری رو برداشتم
ات: سوجین معذرت میخوام
و به بدنش ضربه زدم
چاقو رو برداشتم و رو پاهاش میکشیدم روی پاهاش پر از خون بود
ویو ات
سرم رو نزدیک گوش سوجین کردم
ات: میذونی برات احترام قائل ام واگر نه مرده بودی
به دکتر سانگ یو گفتم بیاد
ات: سلام دکتر
سانگ یو: هی چیکار کردی باهاش
ات: سرت تو کار خودت باشه
سانگ یو: بی اعصاب
ات: زود باش
روی میز سوجین برگه گذاشتم
متن نامه:
پارک سوجین وقتی خوب شدی سریع از عمارت برو دوست ندارم اتفاقی بیوفته
و اینکه پول داخل کشو هست بردار و برو
رفتم به عمارت جنگلی
ات: دلم براش تنگ شده بود
جئون: منم برای تو سلام
ات: تو اینجا چی میخوای
جونگکوک: جواب سلام واجبه میدونی دیگه
ات: مسخره بازی درنیار چرا اومدی
جونگکوک: همسایگیمون مبارک
ات: حرف رو نپیچون چرا اومدی
و اینکه با این بادیگاردایی تو گذاشتی دم در معلومه تو رئیس اون خونه ای
جونگکوک: بله معلمه و اینکه نباید بیبی ام رو ببینم
میخواس ات رو بغل کنه
ات رفت عقب
به لکنت افتاده بود یا میتونم بگم بغض کرده بود
ات: نزدیکم نیا لطفا
جونگکوک: دیشب که خوب بغلم کرده بودی
گربه کوچولو
ات: برو لطفا برو
جونگکوک: به میسو گفتی امروز میری شهر بازی نمیخوای به قولت عمل کنی
ات: تو از کجا میدونی
جونگکوک: من هر جایی جاسوس دارم
ات: سوجین (زیر لب)
جونگکوک: دقیقا سوجین
۱۰.۲k
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.