رابطه اجباری( پارت ۱۳)
گریش قط شد از تو سوراخ در نگاه کردم
دیدم بی هوش شده
ویو جیمین
از دستشویی که اومدم بریرون دیدم دعوا شده رفتم تو
دستشویی و درو نیمه باز گزاشتم دیدم کوک ا/ت رو برد تواتاق و
تهیونگ داشت درو میشکوند ترسیدم و اون پشت موندم
ویو کوک
انقدر زدم که همه جاش خونی بود
بی هوش شد به خودم اومدم دیدم که
چیکار کردم بغلش کردم و گریه کردم که
یهو تهیونگ درو شکست وارد شد
ویو تهیونگ
درو شکستم و وارد شدم گوشیمو ورداشتم و زنگ زدم به دکتر شخصیم
اومد و ا/ت رو برسی کرد و گفت که باید ا/ت تو خونه بمونه و استراحت کنه
من جیمینو پیدا کردم و باخدم بردم خونه
فلش بک (جیمین برادر تهیونگه)
ویو کوک
تهیونگ و جیمین رفتن منم ا/ت رو برداشتم و گذاشتم رو تهخت و بغلش کردم نمیدونم کی خوابم برد
ادامه دارد ـ.......
دیدم بی هوش شده
ویو جیمین
از دستشویی که اومدم بریرون دیدم دعوا شده رفتم تو
دستشویی و درو نیمه باز گزاشتم دیدم کوک ا/ت رو برد تواتاق و
تهیونگ داشت درو میشکوند ترسیدم و اون پشت موندم
ویو کوک
انقدر زدم که همه جاش خونی بود
بی هوش شد به خودم اومدم دیدم که
چیکار کردم بغلش کردم و گریه کردم که
یهو تهیونگ درو شکست وارد شد
ویو تهیونگ
درو شکستم و وارد شدم گوشیمو ورداشتم و زنگ زدم به دکتر شخصیم
اومد و ا/ت رو برسی کرد و گفت که باید ا/ت تو خونه بمونه و استراحت کنه
من جیمینو پیدا کردم و باخدم بردم خونه
فلش بک (جیمین برادر تهیونگه)
ویو کوک
تهیونگ و جیمین رفتن منم ا/ت رو برداشتم و گذاشتم رو تهخت و بغلش کردم نمیدونم کی خوابم برد
ادامه دارد ـ.......
۹۹.۰k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.