عشق مدرسه ای ۲

عشق مدرسه ای ۲

پارت۲

کوک: لیا.
لیا: منظورتون هوانگ لیا هست؟
کوک: من و تو ی دوره ای رو با هم بودیم لطفا بخاطر همونایی من رو ببخش.
لیا: تو دیگه خیلی روت زیاده جئون من باید برم سر جلسه چون مثل تو علاف نیستم.

کوک: لی.....
لیا: دهن بسته.


۳ روز بعد از زبان لیا

توی خونه نشسته بودم که دیدم زنگ خورد.
اها حتما یجیه چون قرار بود بیاد اینجا تا درمورد سهام ها صحبت کنیم.

رفتم درو بازم کردم ولی با کسی که روبه‌رو شدم شکه شدم.
ای بابا این مرتیکه نمیخواد دست از سر ما برداره.

لیا: چی میخوای لی سوهیوک؟
سوهیوک: هوانگ لیا خودت میدونی که چقدر عاشقتم پس چرا بهم جواب مثبت نمیدی؟
لیا: خودم یا پولام؟
سوهیوک: انقدر چرت نگو لیا(گرفتن بازوش) من دوست دارم.


بازوم رو از دستش کشیدم بیرون مرتیکه ....

لیا: گمشو برو بیرون حوصله ندارم.
سوهیوک: اما....
کوک: لیا اتفاقی افتاده؟
لیا: بر خرمگس معرکه لعنت(عصبی)
سوهیوک: آقا کی باشه؟
کوک: دوس....
لیا: شریک تبلیغات جدید.


کوک: اره...
لیا: حرفتو زدی جوابتو گرفتی حالا برو رد کارت خدا روزیت رو جای دیگه هواله کنه.
سوهیوک: لیا من ولت نمیکنم انقدر میجنگم تا به دستت بیارم.
لیا: لقمه بزرگتر از دهنت برندار سوهیوک.

کوک: هوی مردک کی رو میخوای بدست بیاری ها؟؟؟(عصبی)
لیا: این قضیه به شما ربطی نداره آقای جئون.
سوهیوک: تو چی میگی آخه باقالی؟

کوک: .......


اوا دیدی چی شد چه بد جایی تموم شداااااا اشکال نداره لایک کن کامنت بزار راضی بودم پارت ۳ رو میزارم😂🙌🤍