پدر خوانده پارت ۱۲
* جیمین ویو *
اونا مادرم و کشتن و من تو ۱۵ سالگی تازه فهمیدم ؟ و حتی علت این که چرا باید با ا.ت بدرفتاری می کردمم نمی دونستم . اون هیچی رو بهم نمیگه. اصلا حس می کنم پسرش نیستم . یا حتی وجود ندارم .
منو باش فکر می کردم ا.ت دختر خوبیه و گناه داره ..اونا باید زجر بکشن مثل من که فقط تو ۶ سالگی مادرم رو از دست دادم . خاطرات ۹ سال پیش دوباره برام مرور شد
( فلش بک به ۹ سال پیش )
× نه مامان نههه
کانگ= متاسفم پسرم ما اونو از دست دادیم (اشک )
× نه تو باید نجاتش می دادی چرا زودتر نفهمیدییی
کانگ = بهتره بس کنی
یه پسر ۶ ساله که مادرشو از دست داده بود از بچگی می دونست مادرش در اثر شکنجه مرده ولی نمیدونست کی کشته اونو . اون بچه از اون روز تا الان آب خوش از گلوش پایین نرفته بود .
× به خودم قل میدم ... انتقامتو می گیرم مامان
و تا صبح فقط گریه کرد
حتی نمی خواست فردا ا.ت رو ببینه
دوباره پرونده ا.ت رو دید . به خاطر این که نظر ا.ت رو جلب کنه باید درموردش می دونست و به خاطر همین پدرش یه پرونده داده بود بهش ..
بازش کرد همه جاشو خوند تا رسید به یه قسمت
× چیی اون دختر واقعیش نیست ؟
به سرپرستی قبول شده؟؟
خودشم نمیدونست چرا ولی یهو خوشحال شد که می تونستم ازش متنفر نباشه اما چرا ؟ نکنه اتفاقی افتاده داخلش ؟
اونا مادرم و کشتن و من تو ۱۵ سالگی تازه فهمیدم ؟ و حتی علت این که چرا باید با ا.ت بدرفتاری می کردمم نمی دونستم . اون هیچی رو بهم نمیگه. اصلا حس می کنم پسرش نیستم . یا حتی وجود ندارم .
منو باش فکر می کردم ا.ت دختر خوبیه و گناه داره ..اونا باید زجر بکشن مثل من که فقط تو ۶ سالگی مادرم رو از دست دادم . خاطرات ۹ سال پیش دوباره برام مرور شد
( فلش بک به ۹ سال پیش )
× نه مامان نههه
کانگ= متاسفم پسرم ما اونو از دست دادیم (اشک )
× نه تو باید نجاتش می دادی چرا زودتر نفهمیدییی
کانگ = بهتره بس کنی
یه پسر ۶ ساله که مادرشو از دست داده بود از بچگی می دونست مادرش در اثر شکنجه مرده ولی نمیدونست کی کشته اونو . اون بچه از اون روز تا الان آب خوش از گلوش پایین نرفته بود .
× به خودم قل میدم ... انتقامتو می گیرم مامان
و تا صبح فقط گریه کرد
حتی نمی خواست فردا ا.ت رو ببینه
دوباره پرونده ا.ت رو دید . به خاطر این که نظر ا.ت رو جلب کنه باید درموردش می دونست و به خاطر همین پدرش یه پرونده داده بود بهش ..
بازش کرد همه جاشو خوند تا رسید به یه قسمت
× چیی اون دختر واقعیش نیست ؟
به سرپرستی قبول شده؟؟
خودشم نمیدونست چرا ولی یهو خوشحال شد که می تونستم ازش متنفر نباشه اما چرا ؟ نکنه اتفاقی افتاده داخلش ؟
۶.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.