بازی عشق 🧠🫀
Part 6
ات: سلام ( سرد) میره سمت در
پدر ات: کجا بیا صبحونه بخور
ات: نمیخواممم ( با داد)
پدر ات: کوفت نکن ب درک
ات: محکم در خونه رو میبنده
ات ویو
رفتم سوار ماشینم شدم اههه حالم از خودم بهم میخوره باید برم اینم بدبختم کنم برگردمم اههه
رسید به شرکت
ات ویو
اووو چه شرکت بزرگی عه با استرس داخل شدم
ات رو به منشی
ات: سلام خسته نباشید من کیم ات هستم برای استخدامی برای منشی
منشی: اها بله شناختم همراه من بیاین
ات: چشم رفتم دنبالش
منشی : خب خانم کیم بفرمایید بشینید تا براتون ی سری چیز ها توضیح بدم
ات: بله چشم
منشی: خب شما منشی پسر آقای جئون یعنی جونگ کوک هستین ایشون تازه ی هفته است که وارد شرکت شدن چون پدرشون قرار ی سال دیگع شرکت رو بپرسن دست ایشون و الان اومده که کار و بار دستش بیاد و تو باید دقتت بالا باشه چون خیلی سخته گیره خب سوالی داری
ات: نه اوکیه
منشی : خب بیا بریم تا با آقای جئون جونگ کوک اشنا بشیی
ات: چشم
بلند میشن میرن سمت دفتر جونگ کوک
ات: سلام ( سرد) میره سمت در
پدر ات: کجا بیا صبحونه بخور
ات: نمیخواممم ( با داد)
پدر ات: کوفت نکن ب درک
ات: محکم در خونه رو میبنده
ات ویو
رفتم سوار ماشینم شدم اههه حالم از خودم بهم میخوره باید برم اینم بدبختم کنم برگردمم اههه
رسید به شرکت
ات ویو
اووو چه شرکت بزرگی عه با استرس داخل شدم
ات رو به منشی
ات: سلام خسته نباشید من کیم ات هستم برای استخدامی برای منشی
منشی: اها بله شناختم همراه من بیاین
ات: چشم رفتم دنبالش
منشی : خب خانم کیم بفرمایید بشینید تا براتون ی سری چیز ها توضیح بدم
ات: بله چشم
منشی: خب شما منشی پسر آقای جئون یعنی جونگ کوک هستین ایشون تازه ی هفته است که وارد شرکت شدن چون پدرشون قرار ی سال دیگع شرکت رو بپرسن دست ایشون و الان اومده که کار و بار دستش بیاد و تو باید دقتت بالا باشه چون خیلی سخته گیره خب سوالی داری
ات: نه اوکیه
منشی : خب بیا بریم تا با آقای جئون جونگ کوک اشنا بشیی
ات: چشم
بلند میشن میرن سمت دفتر جونگ کوک
۸.۹k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.