torture
#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#فیک_بی_تی_اس#فیکشن#جونگ_کوک#فیک#تهیونگ#کیدراما#کیپاپ#مافیایی#خفن#شکنجه#کلیپ#کرانچ#کیوت#سیدراما#عاشقانه#بامزه#بی_تی_اس#بلک_پینگ#اکسو#ایتیزی#بلک_پینک#آزادی#موکبانگ#کره#باحال#بی_تی_اس#آنباکسینگ#فوداسمر#اسلایم#دی_او#نامجون#جین#شوگا#جی_هوب#جیمین#عاشقانه#عشق#جان_فدا#نیکا_ساکرمی#مهسا_امینی#مادر#تنهایی#افسردگی#غمگین#شاد#اسلوموشن#کارما#سپهر_خلسه#رضا_پیشرو#امیر_تتلو
torture
Part ⁴
تا اومد حرفی بزنه صدای زنگ گوشیم ب صدا در اومد،لعنت بلندی فرستادم و رفتم تا ببینم کیه.عادت نداشتم وسط کارای مهم ب تلفنم جواب بدم اما چن روزی بود که ب یونا زنگ میزدم و جواب نمیداد،اون تنها دوست و خانوادم بود و خیلی برام ارزش داشت
گوشی رو برداشتم،یونا بود.با ترکیبی از خوشحالی و عصبانیت گوشیو جواب دادم و تقریبن بلند گفتم
-هیچ معلوم هست تو کجایی؟بابا دهنم سرویس شد بس ک زنگ زدم و جواب ندادی،نمیگی....
داشتم همینطوری غر غر میکردم که صدای هق هقاش تو گوشم پیچید،ترسیده لب زدم
-یونا،چته؟چرا داری گریه میکنی؟
وسط هق هاش با صدایی که بزور میتونستم تشخیصش بدم گفت
٪هق....ا/ت....توروخدا...هق....کمک کن
-درست حرف بزن ببینم،چت شده؟
٪ب...بابام...هق.....قمار کرد و.....هق.....حالا باخته و....هق....منو میبرن
-چی داری میگی؟این ینی چی؟صب کن آروم باش،اول بگو با کی قمار کرده
با صدایی که توش بغض بود ولی گریه نمیکرد گفت
٪با همون باندی که تو چن وقته دنبالشی قمار کرده و حالا منو باخته،ا/ت،کمکم میکنی مگه نه؟
٪آخه مگه میشه ولت کنم؟مطمئنی این همون بانده؟
٪آره،مطمئنم،فقط عجله کن تا منو نبردن
-ببین من با نهایت سرعت نجاتت میدم،خب؟فقط تو اتاقت بمون و در و قفل کن،سریع وسایلاتو جمع کن،من ته و توشو در میارم و یجوری فراریت میدم،فقط بمون تو اتاقت و ازونجا جم نخور،باشه؟
torture
Part ⁴
تا اومد حرفی بزنه صدای زنگ گوشیم ب صدا در اومد،لعنت بلندی فرستادم و رفتم تا ببینم کیه.عادت نداشتم وسط کارای مهم ب تلفنم جواب بدم اما چن روزی بود که ب یونا زنگ میزدم و جواب نمیداد،اون تنها دوست و خانوادم بود و خیلی برام ارزش داشت
گوشی رو برداشتم،یونا بود.با ترکیبی از خوشحالی و عصبانیت گوشیو جواب دادم و تقریبن بلند گفتم
-هیچ معلوم هست تو کجایی؟بابا دهنم سرویس شد بس ک زنگ زدم و جواب ندادی،نمیگی....
داشتم همینطوری غر غر میکردم که صدای هق هقاش تو گوشم پیچید،ترسیده لب زدم
-یونا،چته؟چرا داری گریه میکنی؟
وسط هق هاش با صدایی که بزور میتونستم تشخیصش بدم گفت
٪هق....ا/ت....توروخدا...هق....کمک کن
-درست حرف بزن ببینم،چت شده؟
٪ب...بابام...هق.....قمار کرد و.....هق.....حالا باخته و....هق....منو میبرن
-چی داری میگی؟این ینی چی؟صب کن آروم باش،اول بگو با کی قمار کرده
با صدایی که توش بغض بود ولی گریه نمیکرد گفت
٪با همون باندی که تو چن وقته دنبالشی قمار کرده و حالا منو باخته،ا/ت،کمکم میکنی مگه نه؟
٪آخه مگه میشه ولت کنم؟مطمئنی این همون بانده؟
٪آره،مطمئنم،فقط عجله کن تا منو نبردن
-ببین من با نهایت سرعت نجاتت میدم،خب؟فقط تو اتاقت بمون و در و قفل کن،سریع وسایلاتو جمع کن،من ته و توشو در میارم و یجوری فراریت میدم،فقط بمون تو اتاقت و ازونجا جم نخور،باشه؟
۱۹.۲k
۱۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.