مُـ دّیّـ ـر هُـ تِـ لِ مُـ ونّ🌘
مُـدّیّــر هُـتِـلِ مُـونّ🌘
part : fourteen
Followers: 77
ا/ت ویو:
+کوک میشه برم سرویس بهداشتی؟
_باشه چاگیا
_ اونجاست
داشتم میرفتم که میکاپم و درست کنم
خب گفت سرویس بهداشتی از کدوم طرفه؟(از اینوره و از اونوره🗿)
خب فکر کنم که اونجاست
با چیزی که دیدم خشکم زد
اون نامجون بوددد
(میدونم داره یدفه ای شخصیت اضافه میشه ولی خب)
(اا راستی علامت نامجون* مافیاعه)
+نامجوناا
*اا ا/تت
(خب نامجون برادر ناتنی ا/ت)
+دلم برات تنگ شده داداشیی
*منمم، راستی تو اینجا چیکار میکنی؟
+ام خب ...
*نکنه مافیا شدی؟
+راستش نه... خب ببین قضیش طولانی عه
داشتم با نامجون صحبت میکردم که
با چهره ی عصبی کوک که داره سمتمون میاد مواجه شدم
_خب میبینم که داره بهت خوش میگذره!
+واییی کوکک، ببین قضیه انطوری که فکر میکنی نیست
+نامجون برادر ناتنیمه
_عع، خوب خیالم راحت شد
*جونگکوک تو الان چیکاره ی ا/تمی؟(خب ببین نامجون رو ا/ت غیرتیه 👌🏻🗿)
_خب ا/ت دیگه زنمه
*خوشحالم که شوهر خواهرم قابل اعتمادعه(خب فکر کنم فکر کردین یکی قراره ا/ت و بدزده 😔)
خبب بچها قراره معرفی فیک و تغییر بدم پس دوباره بخوننینش🌚❤
part : fourteen
Followers: 77
ا/ت ویو:
+کوک میشه برم سرویس بهداشتی؟
_باشه چاگیا
_ اونجاست
داشتم میرفتم که میکاپم و درست کنم
خب گفت سرویس بهداشتی از کدوم طرفه؟(از اینوره و از اونوره🗿)
خب فکر کنم که اونجاست
با چیزی که دیدم خشکم زد
اون نامجون بوددد
(میدونم داره یدفه ای شخصیت اضافه میشه ولی خب)
(اا راستی علامت نامجون* مافیاعه)
+نامجوناا
*اا ا/تت
(خب نامجون برادر ناتنی ا/ت)
+دلم برات تنگ شده داداشیی
*منمم، راستی تو اینجا چیکار میکنی؟
+ام خب ...
*نکنه مافیا شدی؟
+راستش نه... خب ببین قضیش طولانی عه
داشتم با نامجون صحبت میکردم که
با چهره ی عصبی کوک که داره سمتمون میاد مواجه شدم
_خب میبینم که داره بهت خوش میگذره!
+واییی کوکک، ببین قضیه انطوری که فکر میکنی نیست
+نامجون برادر ناتنیمه
_عع، خوب خیالم راحت شد
*جونگکوک تو الان چیکاره ی ا/تمی؟(خب ببین نامجون رو ا/ت غیرتیه 👌🏻🗿)
_خب ا/ت دیگه زنمه
*خوشحالم که شوهر خواهرم قابل اعتمادعه(خب فکر کنم فکر کردین یکی قراره ا/ت و بدزده 😔)
خبب بچها قراره معرفی فیک و تغییر بدم پس دوباره بخوننینش🌚❤
۵.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.